جعلیات صهیونیستها از طریق تحریف متون دینی
به گزارش ایکنا به نقل از Palestine Chronicle، جمال کنج (Jamal Kanj)، نویسنده فلسطینی و منتقد اجتماعی جهان عرب در یادداشتی به تلاشهای یهودیان صهیونیست به تاریخسازی و جعل در متون تاریخی و دینی برای اثبات هویت وجودی خودشان نوشت: یهودیان صهیونیست به طور کلی با استفاده از ترفند صهیونشویی (تبدیل کردن متون تاریخی به اسنادی در جهت تأیید صهیونیسم) تلاش دارند که متون مذهبی غیر تاریخی مانند قرآن را ـ که یهودیان صهیونیست آن را قبول ندارند ـ برای ایجاد جهل و پاکسازی قومی در مورد تاریخ فلسطین به کار بگیرند.
در ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که کلمه «عبری»(Hebrew) به طور گسترده برای اشاره به مکان اجدادی عبرانیان اولیه (مترادفی برای بنیاسرائیلیان سامی) شناخته شده نیست. این کلمه از واژه عبری “Ivri” مشتق شده است که از perates گرفته شده و یک کلمه یونانی به معنای عبور کردن یا مهاجر است. این اصطلاح از نظر تاریخی به قبایلی اختصاص دارد که از آن سوی رود فرات مهاجرت کرده و در سرزمین کنعان ساکن شدند.
در زبان عربی، منشأ کلمه مفرد عبری (Hebrew) از فعل عبر به معنای عمل عبور از آبراه است. در عربی معاصر، کلمه جمع عبرانیان، عبرانيين (E’braneieen) است، صفتی که توصیف کننده کسانی بوده که از یک آبراه عبور میکردند.
DNA و تحقیقات تأیید شده از نظر انسانشناسی نشان میدهد که عبرانيين یا «Ivrim» باستانی که از آن سوی رودخانه آمدهاند از جمله گروههای مختلفی بودند که در فلسطین ساکن شده و به تنوع قومیتی فلسطینیان امروزی کمک کردند. این فلسطینیها با سطوح ژنتیکی متفاوت، از نوادگان فلسطینیها، کنعانیها، یبوسیان (از اقوام سامی)، رومیها، «ایوریم» و دیگران هستند.
در حالی که برخی از ایوریم اصلی که به نام یهودیان آراویم یا میزراچی نیز شناخته میشوند، به نظام اعتقادی اصلی خود (یهودیت) پایبند و در فلسطین و سایر کشورهای همسایه به زندگی خود ادامه دادند، اما اکثریت آنها ـ مانند سایر اقوام دیگر در فلسطین ـ تغییر یافته و ادیان دیگر که به طور متوالی آمده (مسیحیت و اسلام) را پذیرفتهاند.
با نادیده گرفتن حقایق ژنتیکی و تاریخی، جنبش صهیونیستی اروپایی نوادگان نوکیشان یهودی خزر در شمال دریای خزر سعی در استفاده از سوابق غیر تاریخی برای بازسازی تاریخ و انتشار اطلاعات نادرست برای ایجاد ارتباط با عبریان باستانی (مهاجران) دارد.
استناد ناقص صهیونیستها به متون ادیان دیگر
جنبش صهیونیستی علاوه بر استناد به عهد عتیق و جدید، به قرآن کریم، کتاب آسمانی مسلمانان نیز اشاره کرده و مدعی شده که نام «اسرائیل» بارها در قرآن آمده در حالی که از «فلسطین» در آن یاد نشده است. صهیونیستها بر عدم آشنایی مردم با قرآن سرمایهگذاری میکنند و مایلند از آن به عنوان یک منبع تاریخی استفاده کنند آن هم زمانی که با سوگیری مورد تأیید آنها همسو و با تجدیدنظرطلبی تاریخی آنها مطابقت داشته باشد.
اصطلاح «اسرائیل» در قرآن به همان معنا در کتاب یوشع (آیات 24: 3-15) آمده است. در جایی که به فرزندان یعقوب اشاره میکند و «اسرائیل» را به جای نام یعقوب(ع) به کار میرود. به همین ترتیب، قرآن از بنیاسرائیل (اولاد یعقوب) به عنوان قبیله یعقوب(ع) یاد میکند و نه یک کشور. به طور مشابه، قرآن اولاد آدم(ع) را با نام بنی آدم نام برده است.
از این رو، اصطلاح «بنی اسرائیل» یا عبارت متناظر با آن بنییعقوب، مفهومی مبتنی بر قبیله را میرساند و یک موجودیت ژئوپلیتیکی را نشان نمیدهد، دقیقاً مانند ارجاع به «بنی آدم» که به معنای یک کشور به نام آدم نیست.
قرآن از نام بردن صریح ملتها، چه عرب و چه غیر آنها خودداری میکند، زیرا مفهوم دولت ـ ملت مدرن مورد نظر رژیم اشغالگر به شکلی که امروز میشناسیم، ۱۵۰۰ سال پیش وجود نداشت. در همین راستا، قرآن به کشورهایی مانند سوریه، عراق، ایران و عراق نیز اشارهای نکرده است. دلیلش این است که متون دینی، از جمله قرآن، کتاب درسی تاریخی نیستند. به همین دلیل، هیچ یک از این کتابها را نمیتوان در بخش تاریخ کتابخانه یا کتابفروشی یافت.
با این حال، در میان سه کتاب مقدس مذهبی یکپارچه، تنها عهد عتیق است که به صراحت فلسطین را به عنوان کشوری متمایز معرفی میکند؛ نه به عنوان قبیله. در کتاب سفر خروج 13:17 آمده است: «وقتی فرعون قوم (بنی اسرائیل) را رها کرد، خدا آنها را در راه سرزمین فیلیسطین هدایت نکرد، هر چند این راه کوتاهتر بود.»
فیلیسطین (Philistine) معادل آوایی در عربی، واژه انگلیسی فلسطین(Palestine) است.
گستاخی صهیونیستها در رابطه با قرآن
سطح استکبار صهیونیستی آنقدر گستاخانه است که آیات قرآن را برای تبلیغ اکاذیب خود زمینهزدایی میکنند(نادیده گرفتن بخشی از متن و برداشت شخصی). با این همه وقتی که یک متن جامع دینی را که مستقیماً با همان مفهومی که آنها میخواهند ترویج کنند در تضاد است، آن را نادیده میگیرند. زیرا فلسطین به عنوان یک منطقه یکی از معدود مکانهایی بود که در قرآن و احادیث پیامبر(ص) به آن اشاره شده است.
قرآن در آیه نخست سوره إسراء به بیتالمقدس اشاره میکند: «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ: پاك و منزه است خدایی كه بندهاش را در يك شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی كه گرداگردش را پر بركت ساختيم برد، تا آيات خود را به او نشان دهيم او شنوا و بيناست.»
این آیه به صراحت بر قداست بیتالمقدس و اطراف آن برای مسلمانان تأکید میکند. تفاسیر متفاوت است، برخی آن را بهعنوان نشاندهنده فلسطین معاصر ترجمه میکنند، در حالی که برخی دیگر دامنه وسیعتری را که فلسطین و کشورهای همسایه آن را در بر میگیرد، پیشنهاد میکنند.
علاوه بر این، در حدیث نبوی در وصف مردم فلسطین اشاره دیگری نهفته است: «پیوسته گروهی از امّت من بر دروازههای دمشق و پیرامونش و بیتالمقدّس و پیرامون آن مبارزه میکنند و یاری نکردن آنان زیانی به آنها نمیرساند. آنان تا روز قیامت پشتیبان حقّاند»(از کتاب مسند أبی یعلی).
میتوان ادعا کرد که پیشگویی که در بالا ذکر شد تا حدی محقق میشود، زیرا فلسطینیها علیرغم رها شدن توسط همکیشان خود که نمونه آن دیکتاتورهای عربی هستند که روابط را با اشغالگر صهیونیست عادی میکنند، ثابت قدم ماندهاند.
برچسب یهودستیز به منتقدان اسرائیل
بهرهبرداری صهیونیستها از ناآگاهی مردم از متون دینی بدون سرکوب تاریخ ناقص خواهد بود. از این رو، تلاشهای صهیونیستها برای تداوم بخشیدن به دوشیدن یک جامعه ناآگاه غربی با سرمایهگذاری روی هولوکاست به عنوان گناه اروپا ادامه دارد. این امر بیشتر با سوء استفاده آنها از برچسب «یهودستیز» برای ارعاب و خفه کردن گفتمان یا انتقاد آشکار به یکی از نژادپرستانهترین دولتهای تاریخ اسرائیل صورت میگیرد.
علاوه بر این، طرفداران اسرائیل با تحمیل سانسور بر روایتهای فلسطینی در رسانههای جریان اصلی و فشار بر نهادهای دولتی محلی و ملی، برای وضع قوانینی که حضور در تظاهرات غیرخشونتآمیز و بایکوت علیه اسرائیل را جرم میدانند، تلاش میکنند.
نمونههای زیادی وجود دارد که دانشگاهیان و اندیشمندان از تصدی پست در دانشگاههای ایالات متحده محروم یا از اتاقهای فکر و مراکز تحقیقاتی اخراج شدند، زیرا نظر «جنجالبرانگیز» آنها در مورد مسئله فلسطین ممکن است حامیان مالی این نهادها را منصرف کند.
به طور مشابه، قراردادها با سازمانهای دولتی به دلیل امتناع شرکتها از تأیید تعهد علیه جنبش بایکوت اسرائیل، فسخ میشود. علاوه بر این، دیدگاههای فلسطینیها بهطور آشکار در رسانههای مکتوب و دیداری غایب است.
در مقابل، نویسندگان طرفدار اسرائیل دسترسی نامحدودی به انتشار در همه روزنامهها دارند و در مقابل مقامات اسرائیلی یا طرفداران آنها در شبکههای خبری تلویزیونی ایالات متحده و اروپا بدون هیچ چالشی نظرات خود را اعلام میکنند.
به همین دلیل است که این یادداشت را در یکی از آن رسانههای مدیریت شده نمیخوانید!
ترجمه از محمدحسن گودرزی
انتهای پیام
The post جعلیات صهیونیستها از طریق تحریف متون دینی Originally appeared on iqna.ir