به گزارش ایکنا، محمدجواد فلاح؛ دانشیار اخلاق دانشگاه معارف اسلامی، 12 شهریور در نشست علمی «جلوههای اخلاقی در عاشورای حسینی با تأکید بر موقعیتهای تصمیمگیری اخلاقی» با اشاره به مواجهه اخلاقمدارانه مسلم بن عقیل در خانه هانی در کوفه، گفت: وقتی ابن زیاد وارد منزل هانی شد، مشغول صحبت با او شد و هانی به نحوی به مسلم فهماند که الان فرصت برای کشتن ابن زیاد فراهم است، ولی ایشان امتناع کرد و اگر او را کشته بود، جلوی فتنههای عظیم بعدی گرفته میشد.
وی با بیان اینکه برخی استدلال میکردند که هدف شیعیان این است که فتنه از بین برود و ترور ابن زیاد میتوانست این کار را بکند، ادامه داد: البته برخی هم آن را غیراخلاقی میدانند. آیتالله کمرهای در این باره آورده است که خصلت عربی سبب شد تا هانی، مسلم را پناه بدهد و چگونه این خصلت عربی اجازه میداد که مهمان را در منزلشان بکشند و آیا میتوان دست به مهمانکشی زد؟ لذا حضرت مسلم، احترام میزبان را حفظ کرد. در تاریخ داریم که وقتی امام علی(ع) با عمروعاص مواجه شد او که خود را در آستانه مرگ دید با حیلهای، سبب شد تا امام(ع) از کشتن او صرف نظر کند.
فلاح تاکید کرد: حضرت مسلم پرورشیافته مکتب علی(ع) است. لذا خود ایشان به سخنی از پیامبر(ص) استناد کرد که ایشان فرمودند: ایمان مانع ترور است همچنین از ایشان نقل است که من بیزارم از کسی به دیگری امان دهد و بعد او را ترور کند ولو اینکه او کافر باشد، زیرا اگر این قواعد، زیر پا گذاشته شود اصول اخلاقی را به هم خواهد ریخت یا ماجرای اماننامه عمر سعد برای حضرت عباس(ع) در این زمره است؛ بعد از دیداری که عمر سعد در شب دوم محرم با امام حسین(ع) داشت نامهای به یزید نوشت و خواستار صلح با امام(ع) شد؛ یعنی طوری نشان داد که خیرخواه خویشان و حامی حکومت است. نقل است که یزید تمایل به صلح داشت، ولی چون شمر آنجا بود گفت حسین در دستان توست و اگر او را رها کنی، بعد با جمعیت زیادی علیه تو قیام خواهد کرد. عصر تاسوعا شمر سراغ فرزندان امالبنین رفت چون رابطه خویشاوندی هم داشتند ندا داد فرزندان خواهرم… ولی حضرت عباس(ع) جواب او را نداد و امام(ع) فرمودند که جواب بده؛ شمر اماننامه آورده بود، ولی عباس(ع) فرمود خدا تو و امانت را لعنت کند آیا سزاوار است ما در امان باشیم و فرزند پیامبر خدا بدون امان باشد؟
فلاح ادامه داد: اگر واقعه عاشورا را با این شرایط و موقعیتهای مختلف بسنجیم، اهمیت تصمیمگیریها را خواهیم دید. اگر در بخشهای مدیریتی کشور اعم از حوزه آموزشی، مالی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مدیران از یکسری فضیلتها بهرهمند نباشند، اسیر جوزدگی و شتابزدگی خواهند شد و به خطا خواهند رفت و با دیگران مشورت دقیق و مناسبی نخواهند داشت. الان کسانی که تصمیمات نادرست میگیرند کم نیستند و در این عرصه کوتوله هستند. اگر با نگاه فضیلتگرایانه بنگریم، ویژگیها و منش اخلاقی افراد در تصمیمات آنها نقش مهمی خواهد داشت؛ مثلاً کافی است سابقه اخلاقی و شخصیتی حر را با شمر و عمر سعد مقایسه کنیم و خواهیم دید که زیست قبلی آنها نقش مهمی در تصمیمگیری در موقعیتهای حساس دارد. گفته شد اگر غایتگرایانه به مسائل بنگریم، میتوان استدلالهای زیادی به نفع ترور ابن زیاد در خانه هانی مطرح کرد، ولی اگر از منظر فضیلتگرایی بنگریم، عدم اقدام مسلم را تحسین خواهیم کرد.
استاد دانشگاه معارف اسلامی با بیان اینکه امام حسین(ع) هم اگر تنها به غایات و اهداف مادی مینگریست میتوانست جانش را نجات دهد و منافع زیادی هم به دست آورد، اظهار کرد: ایشان غایتی بالاتر را میدید و آن حفظ اسلام بود لذا فرمودند: علی الاسلام السلام…؛ همین تصمیم امام(ع) سبب شد اسلام تا امروز باقی بماند. به این نکته هم باید اشاره کنیم که چرا به آن حضرت اباعبدالله گفته میشود. چند نظر در این باره بیان کردهاند؛ برخی معتقدند، چون فرزندی به نام عبدالله داشتند، ولی چیزی که اهل معنا بیان میکنند این است که «اب» به معنای پدر و ریشه است و هر کسی تا قیامت خدا را عبادت میکند مدیون امام حسین(ع) است. از این رو او را اباعبدالله مینامند، چون عبادت واقعی با حرکت امام(ع) محقق شد. اگر مسلم ابن زیاد را ترور کرده بود اخلاق الهی ماندگار نبود، جوانمردی زنده نمیماند و این از نتایج مهم عاشوراست. پس اگر نگاه غایتگرایانه صرف به وقایع عاشورا داشته باشیم، رفتار امام(ع) و صحابه ایشان رفتاری غایتگرایانه در سطحی بالاتر است و آن ماندگاری اخلاق اسلامی تا قیامت است.
استاد دانشگاه معارف اسلامی با بیان اینکه حتی اگر از منظر وظیفهگرایی هم به تحلیل عاشورا بپردازیم قابل تحلیل است، گفت: میتوانیم تمامی تصمیمات گرفته شده در عاشورا را با این نگاه هم تحلیل کنیم؛ مثلاً عدم ترور ابن زیاد ناشی از این انگاره صحیح است که جوانمردی در این نیست که کسی را در منزلی که مهمان است ترور کنیم یا اقدام حر و حضرت عباس(ع) و…؛ این تصمیمگیریها از ساحت معرفت شروع شده و به انگیزه و احساسات و عواطف میرسد.
توصیه امام علی(ع) برای خروج از دوراهیهای اخلاقی
وی اضافه کرد: در مباحث اخلاقی این ویژگیهای اخلاقی آنقدر مهم است که امام علی(ع) در یکی از حکمتها تمثیلی بیان و فرمودند: من یک برادر دینی دارم که یکسری ویژگیهایی دارد و چون دنیا در چشم او کوچک است او در چشم من بزرگ جلوه میکند. سپس حضرت فرمودند: وقتی او در دو راهی اخلاقی قرار بگیرد با چیزی که به هوای نفس نزدیکتر است مخالفت میکند و بر شما باد که اینطور عمل کنید؛ یعنی در دوگانگیها اینگونه تصمیم بگیریم.
استاد دانشگاه معارف اسلامی با بیان اینکه برخی مانند حر در دوراهی بین بهشت و جهنم توانستند بهشتی شوند، گفت: عمر سعد هم در این دو راهی و در حالی که حتی گریه هم کرد طور دیگری عمل کرد و جهنمی شد؛ او در ساحت معرفتی مشکلی نداشت و میدانست خطا میکند ولی انگیزه و عمل لازم را انجام نداد؛ برخی هم میدانند کاری خطاست و از انجام آن هم بدشان میآیند و گرایش عاطفی به آن ندارند ولی باز اقدام به آن میکنند. لذا سیر تصمیم اخلاقی تا به عمل منجر شود نیازمند تمرین و آموزش و پیگیری است.
فلاح با اشاره به اینکه امروز ما در عرصه سیاست و فرهنگ و مسائل اجتماعی باید از ظرفیت عاشورا استفاده کنیم؛ یعنی شخصیتهای متنوع و متفاوت در عاشورا در هر دو جبهه را مورد تحلیل اخلاقی قرار دهیم، افزود: اگر دیروز واقعه عاشورا رخ داد، اکنون ظهور و مهدویت پیش روی ماست و بدانیم کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و ما باید موقعیت خود را به درستی تشخیص دهیم که اگر در عاشورا بودیم آیا مانند عمرسعد تصمیم میگرفتیم یا مانند حر؟ اگر قرار است نقش خود را در کربلا بیابیم باید به منش و ویژگیهای شخصیتی خودمان رجوع و به تصمیمگیری در موقعیتهای مختلف زندگیمان توجه کنیم.
الگوگیری از تصمیمات عاشورایی
وی با ذکر اینکه تصمیمگیری در موقعیتهای آسان هنر نیست، ادامه داد: تصمیمگیری مناسب در موقعیتهای دشوار، سخت است و تصمیم درست وابستگی زیادی به ویژگیهای اخلاقی فرد و موقعیت زمانی و مکانی دارد. کسانی که قصد دارند در این عرصه تحقیق و پژوهش کنند خوب است به مطالعه عاشورا از منظر میانرشتهای بین تاریخ و اخلاق بپردازند. مثلاً تحلیل تصمیمات اخلاقی یاران امام حسین(ع) در عاشورا میتواند عنوان پایاننامه هم باشد یا تحلیل غایتگرایانه از تصمیمگیری در صحنه عاشورا.
فلاح با بیان اینکه ارائه الگوی تصمیمگیری اخلاقی بر اساس رفتارهای عاشورایی یکی از کارکردهای این نوع مطالعات است، تأکید کرد: نتایج این نوع مطالعات در مباحث تربیتی، اخلاقی و اجتماعی امروز جامعه کمک میکند و حتی کسانی که مطالعات سیاسی هم دارند میتوانند از این نوع تحقیقات به صورت میانرشتهای استفاده کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که چقدر این جمله «آنان که رفتند کار حسینی کردند و آنان که ماندند کار زینبی کنند وگرنه یزیدی هستند» درست است، گفت: این جمله بد نیست، زیرا امروز هم ما وظیفه داریم که در مواردی آسیبها را بیان کنیم و جهاد تبیین داشته باشیم و سکوت نکنیم، زیرا اگر زینب(س) هم سکوت کرده بودند، قیام عاشورا دستاورد چندانی نمیداشت. حضرت زینب(س) که ما ایشان را امالمصائب میدانیم که بنده خیلی موافق این واژه نیستم، مصداق بارز جهاد تبیین بودند و کاری کردند که در عالم ماندگار شد.
انتهای پیام
The post چرا به امام حسین(ع) اباعبدالله میگویند Originally appeared on iqna.ir