به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر میرصانع، عضو هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث، 10 آبان در کرسی علمی ترویجی «جریانشناسی رویکرد اخلاق نقلی در حوزه علمیه قم» با اشاره به گذشته اخلاق نقلی در حوزه، گفت: اخلاق در جهان اسلام علم اصیل به حساب نمیآمد؛ یعنی از دل مباحث جامعه، علم اخلاق بیرون نمیآمد؛ البته مباحث در قرن اول اسلام باعث پیدایش کلام و فقه شد، ولی علم اخلاق زاییده نهضت ترجمه در نیمه دوم قرن دوم و به دنبال ورود مباحث یونانی است.
وی با طرح این پرسش که چه اتفاقی در صد سال اخیر افتاد که ما با اخلاق نقلی و جریانات جدیدی در این عرصه مواجه شدیم، اظهار کرد: بنده سه عامل را دخیل در این مسئله میدانم و اولین عامل تشکیل حوزه علمیه است؛ البته حوزه اگر مستقیما باعث پیدایش آن نبود ولی زمینهساز پیدایش آن شد و اگر حوزه نبود علم اخلاق به معنای امروزی خود شکل نمیگرفت.
میرصانع اظهار کرد: دومین عامل مواجهه با روشنفکران و ورود مباحث اخلاق و علم اخلاق از غرب و تلاش حوزه و علما برای پاسخ به مطالب بیان شده توسط روشنفکران بود؛ دولت پهلوی این جریان روشنفکری را تقویت میکرد. لذا حوزه در برابر آن تلاش مضاعفی داشت تا جوابیه علیه آن بنویسد و بعد از انقلاب هم نیازهای نظام از یکسو و تسهیلات ایجاد شده توسط جمهوری اسلامی سبب رجوع به مباحث اخلاقی شد، چون طبیعتا وقتی یک دولت مذهبی روی کار میآید جریانات توجه به مباحث دینی رو به تقویت میرود کما اینکه در دولت صفویه هم شاهد چنین رویکردهایی بودیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه در صد سال اخیر اولین کاری که شده است پرداختن به قواعد و اصول اخلاق نقلی است که چند دسته هستند، گفت: اولین دسته، اخلاقهای مزین به نقل است که شاخصه آن این است که مسائل و نظام و اندیشه بنیادی خود را از یک مکتب دیگر مثلا اخلاق فلسفی و … گرفتهاند و تغییرات جزئی را با استفاده از آیات و روایات در آن اعمال کردهاند. کتاب مقدمه فی علم الاخلاق، مبانی اخلاق اسلامی و مبانی اخلاق از جمله کتبی هستند که شاکله کلی و سرفصلهای آنها متاثر از اخلاق فلسفی است و فقط یکسری آیه و روایت را ضمیمه کردهاند.
وی اضافه کرد: دسته دیگر که حرکت جدی در عرصه اخلاق داشته است اخلاقهای نقلمحور است یعنی اندیشه بنیادی خود را از مکاتب فلسفی و عرفانی میگیرند ولی در سرفصلها از نقل کمک میگیرند به تعبیر دیگر کلیت اندیشه را از اخلاق فلسفی گرفتهاند ولی در ریزفصول، آیات و روایات را وارد کردهاند مانند شرح 40 حدیث و شرح حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی، کبائر و صغائر و مبادی اخلاق در قرآن و اخلاق الهی آقامجتبی تهرانی که معمولا انسانشناسی یونانی را مطرح کردهاند ولی در جزئیات مباحث خود، از روایات کمک گرفتهاند.
بهترین کتب اخلاقی در حوزه
استاد حوزه افزود: دسته سوم هم اخلاقهای نقلی نقلبنیاد است؛ اینها در اندیشه بنیادی و نظام مسائل سعی کردهاند متعهد به نقل باشند لذا بهترین جریان محسوب میشوند؛ نقطههای آغاز، خودشناسی برای خودسازی، انسانسازی در قرآن، از این دست آثار محسوب میشوند. این کتب چند خصوصیت هم دارند؛ اول اینکه فضایلی مطرح کردهاند که در کتب دیگر کمتر است مانند شکر و صبر و خضوع و تضرع؛ دوم اینکه انسانشناسی مبتنی بر وحی را ارائه کرده و دست از انسانشناسی یونانی برداشته است همچنین محوریت مباحثی چون هدایت و ضلالت، معروف و منکر و خیر و شر و باطل را که در مکاتب دیگر خیلی کمتر طرح شده است شاهد هستیم.
میرصانع اظهار کرد: در این کتب رابطه محوری بین خدا و انسان مطرح است نه انسان با انسانهای دیگر به همین دلیل این گروه گام مهمی در خلوص اخلاق نقلی نسبت به مکاتب دیگر برداشتهاند. همچنین اتفاق دیگری که در این صد سال اخیر رخ داده است این است که وقتی ما اخلاق نقلبنیاد را تالیف کردیم این احساس نیاز شکل گرفت که روش برداشت آموزه اخلاقی از آیات و روایات چگونه باید باشد. اولین روش، اجتهادی است که محوریت خود را در فقه و اصول فقه قرار داده است یعنی به تقلید از فقها از روشهای فقهی در بحثهای اخلاقی بهره بردهاند. مثلا دیدهاند اگر در کشف آموزه اخلاقی بخواهند از قاعده تسامح در کشف ادله استفاده کنند اخلاق را بهم میریزد از آن اجتناب کردهاند.
مزایای روش معناشناسی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه آشنایی با فقهالاخلاق و درآمدی بر فقه اخلاق در زمره کارهای اجتهادی در اخلاق است، تصریح کرد: روش دیگر برای استنباط آموزههای اخلاقی، روش معناشناسی است؛ در این روش معنای واژگان اخلاقی و جهانبینی حاکم بر این مفاهیم بروز و ظهور مییابد. روش معناشناسی دو مزیت دارد که روش اجتهادی ندارد اول اینکه مفاهیم اخلاقی و دیگر اینکه جهانبینی آن را تبیین میکند ولی در توجیه گزارهها خیلی موفق نیست.
میرصانع افزود: روش دیگر هم روش فقهالحدیثی است که مبدا آن مباحث فقهی و کشف گزارههای فقهی نیست و آن را در امتداد معناشناسی هم نمیدانیم؛ مبدا آن که با محوریت مؤسسه دارالحدیث بوده این است که برای فهم حدیث چه کارهایی باید انجام شود؟ مثلا خانواده حدیثی گردآوری شود و احادیث همراستا و متضاد را مورد توجه قرار دهیم. چیستی عمل صالح در قرآن، اخلاقپژوهی حدیث، بررسی روایات مکارم الاخلاق با روش فقهالحدیثی تالیف شده است.
وی ادامه داد: اتفاق دیگری که در صد سال اخیر در اخلاق نقلی رقم خورد مواجهه با جریان فلسفه اخلاق نقلی است؛ فلسفه اخلاق نقلی، فرضیات خود را از نقل گرفته است یعنی عقل اثارهای در اینجا خیلی مورد کاربرد است به تعبیری روایات را به کار بگیریم تا جرقههای عقلی را شکوفا کنیم. فلسفه اخلاق شهید مطهری و نظریه پرستش ایشان، فلسفه اخلاق در اسلام محمدجواد مغنیه و فلسفه اخلاق در دایره عقل و دین از جمله آثار تالیفی با این رویکرد است. البته مرحوم مصباح هم وقتی به فلسفه اخلاق میپردازند توجه به نقل ندارند و صرفا نظریات و دستاوردهای فلسفی و عقلی تراث را تبیین کردهاند.
وی با بیان اینکه اتفاق دیگر تدوین و تالیف دانشنامههایی چون میزان الحکمه، بوده است، گفت: رخداد دیگر هم پیشرفت در اخلاق وعظی است که شهید دستغیب، پیشگام آن است همچنین شکلگیری اخلاقهای تخصصی.
مرز بین فقه و اخلاق روشن شود
میرصانع به ذکر چند پیشنهاد برای رشد اخلاق نقلی در حوزه پرداخت و تصریح کرد: پیشنهادهایی برای آینده این علم دارم؛ اول اینکه باید بین اخلاق نقلی در صد سال اخیر و فقه مرزبندی واضح داشته باشیم و مرز این دو به خوبی روشن شود. همچنین شیوه کشف آموزهها و نظام اخلاقی از نصوص باید مشخص شود یعنی چیزی شبیه علم اصول در فقه برای اخلاق احداث شود؛ الان خیلی در حوزه روش، مشخص عمل نشده است.
وی با بیان اینکه فلسفه اخلاق نقلی گامهای ابتدایی برداشته است و باید توسعه یابد، ادامه داد: چیز دیگری که از آن غفلت شده است اخلاق کاربردی نقلی است، زیرا تا پیش از این فقط اخلاق تخصصی نقلی داشتیم.
حوزه به اخلاق نگاه علمی نداشته
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین احمد غلامعلی به عنوان ناقد، گفت: در سالیان اخیر در درس اخلاق اشکال وارد نمیکنند و فقط گوش میکنند یعنی آن را درس موعظه میدانند؛ این نگاه نشان میدهد حوزه به اخلاق نگاه علمی نداشتهاند. لذا زحمات آقای میرصانع و سایر محققان در این عرصه ستودنی است. اگر بخواهیم اخلاق و سایر مباحث به صورت علم درآید، باید در هر رشته جواهر مانند جواهر برای فقه داشته باشیم.
غلامعلی با اشاره به بحث جریانشناسی اخلاق نقلی در صد سال اخیر، گفت: مطالب ارائهشده به خوبی نشاندهنده جریانات نیست زیرا جریان رفتارهای اجتماعی را هم نشان میدهد؛ مثلا اگر حوزه مرحوم مجتهدی را یک جریان بدانیم ویژگیهای آنان مشخص است مثلا تعمد داشتند زیرشلواری بپوشند و داخل جوراب بگذارند و مو و فکل نگذارند و کیف و ساعت در دست نداشته باشند. مدرسه آقای حق شناس هم خیلی اخلاقی بودند ولی نتوانستند جریان اخلاقی درست کنند چون رفتار اجتماعی ویژه و استواری بر یک مبنا و ایده خاص نداشتند. بنده در ارائه ایشان چنین چیزی را ندیدم. نکته دیگر اینکه وقتی ما قصد داریم بالندگی یک موضوعی را نشان دهیم باید چند دقت داشته باشیم؛ اول اینکه میزان بالندگی را در آثار قبل و بعد از این صد سال نشان دهیم. اینکه آیا در اخلاق تخصصی و کاربردی و دانشنامه و اخلاق نقلبنیاد بالندگی داشتهایم و اگر بله چند درصد رشد داشته است.
وی گفت: مایکل کوک وقتی کتاب امر به معروف را نوشت بنده دیدم به یکی از کتبی که کارمند دفتر تبلیغات نوشته است آدرس داده بود و این کار احساس اعتماد به دنبال میآورد. حداقل اینکه ما برجستهترین کتب اخلاقی در قرن 13 مانند معراج السعاده را با مکتب اخلاقی صد سال اخیر قیاس کنیم. جامعیت و مانعیت هم در بحث خیلی مهم است یعنی نامی از برخی افراد آورده شده است که یک روز هم در حوزه نبودهاند و تحصیلات حوزوی نداشتهاند مانند صدیقه مهدوی کنی یا علی قائمی زیرا نباید کارهای علمی اخلاقی این افراد را به نام حوزه نزنیم.
غلامعلی اظهار کرد: نگاه علمی به اخلاق در این سالها در حوزه رو به شکلگیری است و این نگاه رو به تزاید است. همچنین اثرگذاری اخلاق غربی در ایجاد چالشهای مؤثر بر حوزویان از مباحث مهم است؛ در 4 دهه اخیر وقتی اخلاق غربی به حوزه منتقل شد برخی از حوزویان چپ کردند و به سمت غرب رفتند و از دین کنارهگیری کردند. یکی از بزرگواران میگفت 60 معضل اخلاقی در فقه گردآوری کردهام که برای 20 تای آن جواب ندارم و دوست دارم از متون دینی پاسخ بدهم وگرنه طبق اینها آنقدر مقهور اخلاق غربی شدند که به راحتی از فقه دست کشیده و آموزههای فقهی و دینی را کنار گذاشتند. بنده معتقدم ما چون اخلاق نقلی را فقط در موعظه خلاصه کردیم و از زاویه علمی مورد توجه نبود چنین آفاتی هم به حوزه رسید.
انتهای پیام
The post فلسفه اخلاق نقلی در گامهای ابتدایی است Originally appeared on iqna.ir