عباس قنبری عدیوی، رییس بنیاد ایرانشناسی شعبه چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا از استان با اشاره به اینکه فرهنگ عمومی برخاسته از زیست اجتماعی، آداب، رسوم، باورها و نوع زندگی مردم است، اظهار کرد: آنچه که در زندگی مردم جریان دارد در قالب رفتارها و شیوههای زندگی در شهر و روستا و مناطق مختلف ذیل عنوان فرهنگ عمومی قرار دارد که هم فرهنگ خاص و هم فرهنگ عام را در بر میگیرد.
وی با ذکر اینکه رفتارهایی که بهصورت هنجارها و بایدها و نبایدهای زندگی در هر جامعه نمود مییابد فرهنگ عمومی را تشکیل میدهد، ادامه داد: فرهنگ خاص مربوط به بخشی از فرهنگ است که دولتها و نهادهای دولتی و قانونگذاری مشخص میکنند که مثلاً شیوه رانندگی، شیوه تحصیل، چارچوب فعاليتهای اجتماعی و … را شامل میشود و ذیل فرهنگ عمومی تعریف میشود بنابراین قانونهای ساری و جاری در هر کشور تابع چارچوبها و باورها و اعتقادات همان کشور است.
قنبری با بیان اینکه شخصیتهای اثرگذار نیز در شکلگیری فرهنگ خاص نقش دارند، تصریح کرد: افرادی همچون دانشمندان، اساتید دانشگاه، فرهنگیان، هنرمندان، فرهیختگان و نامآوران و … در این حوزه تأثیرگذار هستند و بخشی از جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند.
تفاوت فرهنگ عمومی و فرهنگ عامه
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در خصوص تفاوت میان فرهنگ عامه و فرهنگ عمومی، تأکيد کرد: در فرهنگ عامه، آفریدههای زبانی و تولیدات گفتاری، رفتاری و ذهنی مدنظر است برای مثال افسانهها، اشعار، دوبیتیها، ترانهها، قصهها، ضربالمثلها، چیستانها، دعاها، نفرینها و … تشکیل دهنده فرهنگ عامه و فولکلور هستند؛ درواقع بخشی از فرهنگ که با ادبیات زبانی سر و کار دارد در حوزه فرهنگ و ادب عامه قرار میگیرد و بخش ناظر بر کنشهای رفتاری و شکل زندگی مردم به حوزه فرهنگ عمومی مربوط میشود.
قنبری تأکید کرد: استواری و جایگاه خانواده برخاسته از دین و اخلاق و فرهنگ ایرانی اسلامی، شکل و نوع ازدواج، زمان ازدواج، آداب و رسوم ازدواج، بزرگداشت مفاخر و مشاهیر و دانشمندان، رعایت حقوق همسایگی، توجه و تمایل عمومی نسبت به کسب علم و دانش، پخش اذان از مناره مساجد، نمازهای جماعت و جمعه یا نمازهای ویژه اعیاد فطر و قربان و … همه و همه از نمونه مؤلفههای فرهنگ عمومی هستند که در زندگی مردمان در شهرها و روستاها نهادینه شده است.
نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه با تأکید بر اینکه فرهنگ عمومی نه فقط در سطح یک روستا و شهر بلکه در سطح یک ملت نیز میتواند ساری و جاری باشد، توضیح داد: به عنوان نمونه آیینها و مناسک دینی یا نماز و عبادت، خیرخواهی، دستگیری از نيازمندان و محرومان، حمایت از مستضعفین و دیگر اموری که امت اسلامی به مناسبتهای مختلف برگزار میکنند ذیل فرهنگ عمومی آن امت تعریف میشود که برخاسته از باورهای اسلامی است.
وی تصریح کرد: فرهنگ عمومی در رفتارهای ما و پیش از آن، در اندیشه ما ریشه دارد یعنی انسان همانگونه که فکر میکند، رفتار از او سر میزند لذا میتوان گفت که فرهنگ عمومی خاستگاه اندیشهورزانه دارد و از عقاید، باورها و نوع نگاه انسانها به جهان هستی نشأت میگیرد؛ به عنوان نمونه، احترام به سالخوردگان که در جامعه ساری و جاری است، از باور دینی و اجتماعی و آموزههای کهن ایرانی ما سرچشمه میگیرد.
قنبری در پاسخ به این پرسش که کدام نهاد در تشکیل و جا افتادن فرهنگ عمومی نقشی مهمتر دارد، توضیح داد: در کشور ما، رفتارها و باورهای عقیدتی و دینی همواره جاری و ساری بوده و حتی پیش از اسلام نیز باورهای دینی یکتاپرستی در نزد ایرانیان نقشآفرین بوده است و در آثار کهن ما روحیه مهرورزی، مردمداری، خیرخواهی، مبارزه با شر و دروغ و زشتیها نسل به نسل منتقل شده و ساری و جاری است که تشکیل دهنده فرهنگ عمومی ماست.
خانواده؛ رکن اصلی فرهنگ عمومی
وی با بیان اینکه خانواده از ارکان شکلگیری فرهنگ عمومی است، افزود: تربیت مؤلفهای است که آموزهها را از بزرگترها به کوچکترها انتقال میدهد که در بستر خانواده اتفاق میافتد و لذا خانواده برای نهادینه شدن رفتارهای خوب بسیار مؤثر است؛ نهادهایی همچون مسجد، مدرسه، دانشگاه، رسانهها، مطبوعات و صدا سیما، حتی نهادهای دولتی یا قانونگذار و … نیز در شکلگیری، تداوم، اثرگذاری و نهادینه ساختن رفتارهای مثبت در جامعه و پرهیز از رفتارهای نامناسب بسیار مؤثر هستند.
این مدرس دانشگاه با تأکيد بر اینکه مردم گاه بر طبق عرف و عادت و باورهای خود برخی رفتارهای بد را به مرور زمان اصلاح میکنند، توضیح داد: باید دقت شود که دخالت سازمانها و ارکان و مراجع دولتی نباید حساسیت برانگیز باشد و مقاومت منفی ایجاد کند؛ باید به آداب و رسوم و فرهنگهای دیرینه دقت داشت و مواردی که باعث رشد و تعالی و سرزندگی و شادابی، پویایی و سلامت میشود و جامعهای مطلوب برای همزیستی و همراهی عموم مردم را شکل میدهند، تقویت شوند.
قنبری با اشاره به پیشینه تاریخی فرهنگ ایرانی اسلامی در کشور، گفت: این ریشههای بزرگ تاريخ، تمدن، فرهنگ، هنر و ادبیات در ایجاد فرهنگ عمومی کمککننده است و باید با ایجاد ارتباط بین نسلی بتوان فرزندانمان در نسلهای امروز و آینده را با سنتهای پسندیده چندین هزارساله ایرانی پیوند برقرار کرد تا این سنتها را همچنان ادامه دهند.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر نقش فضای مجازی در شکلگیری فرهنگ عمومی جامعه، توضیح داد: فضای مجازی یک فرصت و یک راه یا یک رودخانه است و مهم آن است که بتوان از آن به خوبی استفاده کرد، از یک تیغ هم برای جراحی و هم شکم دریدن میتوان استفاده کرد لذا فضای مجازی اگر درست مورد استفاده قرار گیرد اتفاقاً يکی از عناصر و ارکان مهم در فرهنگ است.
نقش فضای مجازی در فرهنگ عمومی
قنبری ادامه داد: فضای مجازی با مخاطبان میلیونی یک سالن اجتماعات جهانی آکنده از تنوع در محتواست و لذا باید بتوان به تولید و ارائه محتوای خوب فضای مجازی به نسل نوجوان و جوان پرداخت و پاسخگوی سلیقههای مختلف با بهرهگیری از ابزار هنر، ادبیات، اخلاق، فرهنگ، تاریخ و تمدن ایرانی باشیم؛ نگرانی ما از فضای مجازی به این علت است که در تولید محتوای خوب موفق نبودهایم و اگر بتوان محتوای خوب تولید کرد، فضای مجازی اتفاقاً بسیار سودمند و اثرگذار خواهد بود.
وی به فعالیت هزاران کانال آموزنده و پرمخاطب و تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی فضای مجازی اشاره و تأکید کرد: این بسترها سرشار از محتوای هنرمندانه و باسلیقه و درسآموز هستند و گردانندگان آنها بدون دریافت هیچ کمکی از دولت یا حمایتی از سوی نهادهایی همچون شورای فرهنگ عمومی، در گسترش و نهادینه ساختن اندیشهها و افکار و رفتارهای خوب با ارائه محتوای هنرمندانه نقشآفرین هستند.
قنبری بیان کرد: کسانی که با نوجوانان و جوانان سروکار دارند در وهله نخست باید مخاطبان خود را بشناسند و بدانند که مخاطب دنبال چه چیزی است و بر مبنای نیاز و نگاه مخاطب، برای تربیت و پرورش انسانهای توانمند و با مهارت و هوشمند تلاش کنند، معلمان چه در مدارس چه در دانشگاه باید آگاهیبخشی کنند و انسانهای آگاه و اندیشهورز و مصون از آسیبهای اجتماعی پرورش دهند.
این نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه با تصریح اینکه با محدود ساختن فضای مجازی نمیتوان آسیبها یا خطرات آن را تقلیل داد، گفت: با امکانبخشی برای دسترسی نوجوانان و جوانان به اطلاعات خوب و محتوای متعالی و رشددهنده مبتنی بر فرهنگ غنی ایرانی اسلامی باید زمینهای را فراهم کنیم که جوانان ما نروند به سمت سفرههایی که بیگانگان برایشان پهن کردهاند.
قنبری با تأکید بر اینکه فضای مجازی و رسانهها باید بستر معرفی فرهنگ و تمدن غنی ما باشد، ادامه داد: در چنین فضایی طبیعی است که نوجوان و جوان ما مجذوب فرهنگ و پیشینه خود میشود؛ در این راستا باید از روانشناسان، جامعهشناسان، ادیبان، هنرمندان، مستندسازان و صاحبان فکر کمک بگیریم. گاه یک مستند دو دقیقهای اثرگذار برای انتقال یک اندیشه به مراتب مؤثرتر از یک ساعت وعظ و سخنرانی ممکن است باشد.
رییس بنیاد ایرانشناسی شعبه چهارمحالوبختیاری افزود: گاه با نصب یک پیکره در میدان شهر یا مدرسه یا دانشگاه میتوان اندیشههایی را به نسل نوجوان و جوان انتقال داد که در آنان ایجاد علقه میکند، پاسداشت و حمایت از چهرههای ملی و دینی و قهرمانان کشور از جمله شهدای والامقام، دانشمندان، شاعران محلی و ملی، ورزشکاران و … راه را بر الگوگیری نسل جدید از الگوهای بیگانه و در نتیجه فاصله گرفتن از فرهنگ اصیل ملی خواهد بست. این پاسداشتها سبب نهادینه شدن منش قدرشناسی در بین نسل جدید خواهد شد.
فرهنگ عمومی بخشنامهای نیست
قنبری به فعالیت یک ساختار رسمی با عنوان شورای فرهنگ عمومی اشاره کرد و افزود: این شورا متشکل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی است که میخواهند در جامعه برخی رفتارها را با برگزاری برنامهها نهادینه کنند؛ میطلبد این شورا فارغ از نگاه یکجانبه به مسائل، از خبرگان، دانشمندان، پژوهشگران، جامعهشناسان و روانشناسان برای تصمیمگیری در امور نوجوانان و جوانان استفاده کند.
این مدرس دانشگاه تأکید کرد: بنده زمانی در آموزش و پرورش مسئولیت داشتم و طرحی با عنوان وجه تسمیه مدارس اجرا کردم با این توضیح که اسامی مدارسی که با نام شخصیتها بودند، به معرفی این چهرهها در همان مدارس بپردازیم مثلاً مدرسهای که مزین به نام مرحوم علامه طباطبایی بود، توضیح و شرح مختصری از این چهره فاخر دینی تهیه کردیم و در سالن مدرسه قرار دادیم تا دانشآموزان با این شخصیت آشنا شوند، همچنین آثاری از وی در یک کمد جمعآوری و در مقابل دیدگان دانشآموزان قرار گرفت تا هر روز ببینند و شناخت نسبی داشته باشند.
قنبری ادامه داد: با دستور و بخشنامه نمیتوان مضامین را انتقال داد بلکه باورمندی به عنوان یکی از جلوههای اصلی فرهنگ عمومی بسیار موضوعیت دارد؛ کسی که نسبت به حجاب باورمند است هیچگاه تحت هیچ شرایطی آن را کنار نمیگذارد اما حجاب اگر صرفاً بخشنامهای باشد، کارمند نیز در محیط کارش از حجاب استفاده میکند و خارج از آن، حجاب را کنار میگذارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در پایان با بیان اینکه در فرهنگ عمومی ما با باورها سر و کار داریم که باید تقویت شوند، توضیح داد: امروز همه اقشار جامعه نسبت به کمربند بستن حین رانندگی باورمند شدهاند زیرا کار قوی فرهنگی و آموزشی در مدارس و رسانهها و صدا و سیما انجام شده و همه مردم به ضرورت این کار واقف هستند.
انتهای پیام
The post فرهنگ عمومی؛ از ریشهها تا ارکان Originally appeared on iqna.ir