به گزارش خبرنگار ایکنا، شهریار زرشناس، استاد فلسفه غرب در پنجمین نشست از سلسلهنشستهای «حکمرانی قرآنی» با عنوان «حکمرانی قرآنی در تقابل با حکمرانی سکولار» (بخش دوم) که صبح امروز، یکشنبه ۳۰ مهر در معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، با اشاره به تحریف برخی واقعیتهای مرتبط با قرون وسطی گفت: یک روایت تحریفشده از قرون وسطی در جامعه ما وجود دارد که با روایتهای حقیقی فاصله دارد و به همین دلیل منجر به این شده که یک فهم سطحی در جامعه نسبت به قرون وسطی به وجود آید. این تصور که غرب قرون وسطی بهطور کل در سیطره کلیسا قرار دارد با واقعیت تطابق ندارد بلکه در قرون وسطی هرگز کلیسا تعیین و تکلیفکننده صرف نبوده البته من نمیخواهم از کلیسای قرون وسطی دفاع کنم بلکه میخواهم بگویم گاهی اوقات کلیسا در قرون وسطی قدرت داشته و گاهی اوقات هم قدرت نداشته است.
وی با بیان اینکه در غرب قرون وسطی مطلقاً ظلم و تاریکی وجود داشت اصلاً با واقعیت تطابق ندارد، اظهار کرد: واقعیتی که وجود دارد این است همه تاریخ قرون وسطی براساس «وهم» بنیان کذاشته شده ولی این را در جامعه مطرح نمیکنیم و به آن نمیپردازیم و به همین دلیل است برخی در فهم قرون وسطی دچار اشتباه میشوند و لذا اگر میخواهیم قرون وسطی را متوجه شویم باید به آثار متفکران خود غربیها مراجعه کنیم تا مبادا تحلیل اشتباه داشته باشیم.
سکولاریسم؛ بهدنبال قدسزدایی از همه حوزههای زندگی بشری
استاد فلسفه غرب بیان کرد: سکولاریسم بهدنبال قدسزدایی از همه حوزههای زندگی بشری است و همین سرمایهگذاری افسارگسیخته تبلور مفاهیم سکولاریسم است. سکولاریسم در همه حوزهها نفوذ کرده که در سیاست جلوه آن بیشتر است.
زرشناس با بیان اینکه بشر بدون امر قدسی نمیتواند زندگی کند، گفت: همانطور که اگر آسمان را بگیریم زمین نابود خواهد شد، سکولاریسم هم مظهر نادیده گرفتن وجه حیات بشریت، اخلاق و به طور کلی گرفتن آسمان از زندگی بشر است.
بیشتر بخوانید:
وی تأکید کرد: جوهر پیامهای دین دعوت آدم به اخلاق است ولی سکولاریسم اینها را نادیده گرفته و اگر میخواهیم بفهمیم سکولاریسم چیست کافی است به تفکرات ماکیاول نگاه کنیم. ماکیاول میگوید باطن سیاست، قدرت است و در قدرت، اخلاق و معنویت جایی ندارد.
نظام جهانی غرب مدرن باطنی جز سلطه ندارد
استاد فلسفه غرب با بیان اینکه نظام جهانی غرب مدرن باطنی جز سلطه ندارد، یادآور شد: امام راحل هم بر این موضوع بارها تأکید فرمودهاند و دقیقاً سکولاریسم به خاطر باطن سلطهجویانهاش، آدم را کانون قدرت و سودمحوری قرار میدهد. سکولاریسم بشر مدرن را از خود و دیگری بیگانه کرده است، سکولاریسم بشر را در مقام سوژه قرار داده و وقتی بشر سوژه شد به ابزار تبدیل میشود.
زرشناس در پایان گفت: انسان اگر طبق باورهای سکولاریسم زندگی کند به معنای این است که با خودش قطع رابطه کرده و از سوی دیگر اگر آدمی خدا را فراموش کند خودش را هم فراموش کرده است. انسان اگر میخواهد در سعادت و آزادی زندگی کند باید از سکولاریسم رهایی یابد و سکولاریسم یعنی ترویج باور انسان گرگ انسان است.
وی گفت: قرون وسطی دورانی است که ما سه محور تعارض قدرت را مبنی بر فئودالها، کلیسا و شاه را مشاهده میکنیم و لذا هرگز کلیسا تعیینکننده قدرت نبوده بلکه میان این سه تعارض وجود داشته است. ولی متأسفانه در جریان روشنفکری غرب نظام رسانهای که بر دنیا حاکم شده فقط به یک بُعد آن پرداخته میشود و دیگر ابعاد مورد غفلت واقع شدهاند.
استاد فلسفه غرب اظهار کرد: در غرب قرون وسطی دورانی را داریم که شاه فرانسه پاپ را وادار میکند تا در شهر اوینیون زندگی کند و یا دورانی را داریم که پاپ از ترس شاه در کوچه و خیابانها زیر برف از دست شاه فرار میکند لذا اینگونه نیست که فقط کلیسا کانون قدرت باشد و مجموعهای از مظالم را هم رقم زده است. پس سه محور قدرت داریم که خواه کلیسا قوی است، خواه شاه قوی است و خواه فئودالها.
زرشناس یادآور شد: نکته دیگری که باید مورد بررسی قرار گیرد مربوط به قرون وسطی و شکنجههای قرون وسطایی است؛ برخی میگویند فقط در قرون وسطی شکنجه انجام میشد در صورتی که پیش از قرون وسطی هم شکنجه به طور شدید وجود داشته است. مثلاً در روم باستان آدمها را در قفس شیرها میانداختند و جمعیتی وسیعی آنها را تماشا میکردند و این وجهه غرب باستانی است که آن را مهد تفکر و آزادی میدانند. همچنین ما در یونان باستان نه مفهوم روشنی از خدا داریم و نه مفهوم روشنی از پیامبر اما هیچگاه در این باره صحبت نشده است.
انحراف واقعیتهای مربوط به قرون وسطی
وی با بیان اینکه تفکری که در یونان باستان شکل گرفته بود اساساً مبتنی بر سکولاریسم است که البته با سکولاریسم مدرن تفاوت دارد، گفت: همانطور که گفته شد در یونان باستان نه کتاب مقدس داریم، نه پیامبر داریم و نه تلقی صحیحی از خدا طبق محورهای دینی وجود دارد. البته خدایان هستند ولی تلقی از خدا متفاوت است و چیز دیگری است.
استاد فلسفه غرب گفت: مگر ما در غرب مدرن تفتیش عقاید نداریم، مگر در غرب مدرن شکنجه نداریم، مگر ما در غرب مدرن مککارتیسم نداریم یا همین سخن گفتن در رابطه هولوکاست و تردیدافکنی در این باره جرم نیست. اینکه گفته شود فقط در قرون وسطی ظلم و ستم و سیطره کلیسا وجود داشته کاملاً اشتباه است و اینکه همه اینها را به پای دین مینویسند روایتهای تعریفشده غیرحقیقی است.
زرشناس با بیان اینکه در میان متفکران غربی هستند کسانی که با روایتهای تحریف شده مقابله میکنند، اظهار کرد: این متفکران خیلی تلاش کردهاند تا تصویر یکسویه از غرب قرون وسطی را اصلاح کند. در ابتدای رنسانس مورخان یهودی و مبلغان فراماسون میکوشیدند به خاطر دشمنی با روزگار قرون وسطی یک تصویر یکسویه از آن نشان دهند. اگر قرون وسطی روزگار تماماً تاریکاندیشی است پس سنت آگوستین و توماس آکویناس کیستند؟ هایدگر میگوید اصلاً تاریخ غرب تاریخ وجودانگاری به جای وجوب است و نیست انگاشته شدن وجود و حقیقت است.
وی در پایان اظهار کرد: تاریخ غرب تماماً از «وهم» نشئت میگیرد؛ وهمی که از حقیقت فاصله میگیرد و چیزی که امروزه جریان رسانهای و روشنفکرنماها درباره قرون وسطی میگویند حقیقت ندارد.
انتهای پیام
The post باور به سکولاریسم؛ یعنی ترویج تفکر «انسان به مثابه گرگ انسان» Originally appeared on iqna.ir