وی افزود: صهیونیستها تا قبل از این همواره تلاش میکردند سیاست ابهام را در کشتار مردم فلسطین در پیش بگیرند اما در این جنگ به طور علنی مردم عادی را به جرم همکاری با حماس میکشند در حالی که بسیاری از شهدا، کودکان، نوجوانان، زنان و پیران هستند و خسارات زیادی به بیمارستانها، مدارس و مراکز عمومی وارد کردهاند. لذا در عمل نمیتوان حماس را از مردم غزه جدا کرد و از طرف دیگر نیز نمیتوان حماس را از بین برد زیرا حماس تنها یک نام و عنوان نیست بلکه یک فکر و ایده بر محور مقابله با زورگویی صهیونیستهاست.
بیشتر بخوانید:
بهشتیپور اظهار کرد: صهیونیستها تا به امروز نشان دادهاند به هیچوجه مذاکره را نمیپذیرند و قائل به پذیرش هویت فلسطینی نیستند و در سرزمینهای کرانه باختری بیش از 700 هزار نفر شهرکنشینن را اسکان داده و این شهرکها را به نحوی ایجاد کردهاند که در عمل ارتباطات داخلی کرانه باختری را از بین بردهاند تا هیچگاه ایده تشکیل دو دولت مدنظر آمریکاییها عملی نشود.
رد سناریوی وزیر جنگ اسرائیل
این تحلیلگر مسائل بینالمللی بیان کرد: براین مبنا حماس یک فکر و اندیشه برای مبارزه با حکومت زیادهخواه و توسعهطلبی است که اصلاً حاضر نیست ماهیت فلسطینی و زندگی مسالمتآمیز مسلمانان، مسیحیان و یهودیان را در کنار هم بپذیرد. حال ولو اینکه اسرائیل موفق شود حماس را سرکوب کند اما باز هم این فکر و ایده در بین جوانان حامی حماس رشد کرده و در زمان دیگری سر باز میکند، لذا سناریوی وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که یا اسرائیل میماند یا حماس، یک گزاره تخیلی است و واقعیتهای روی زمین بیانگر آن است که هم اسرائیل و هم حماس ادامه پیدا میکنند و باید در جستوجوی راه حلی بود که حق و حقوق فلسطینیها تأمین شده و آنها به منزله یک ملت، دولت و کشور به رسمیت شناخته شوند.
بهشتیپور درباره تأثیر تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل با همگرایی مطلوب کشورهای اسلامی بر احیای مجدد مسئله فلسطین و توجه جهانی به طرح تشکیل دو دولت گفت: قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل بیشتر بر دو محور آتشبس فوری و ارسال کمکهای بشردوستانه است تا یک ملت از نابودی نجات یابد و جلوی این نسلکشی گرفته شود. این قطعنامه با رأی مثبت 120 کشور همراه شد و اگر آرای ممتنع هم به این میزان اضافه شود، تنها حدود 21 کشور از صهیونیستها و ادامه جنگ حمایت کردند.
وی با بیان اینکه موافقت این 120 کشور به معنای قبول داشتن ایده تشکیل دو دولت نیست، گفت: برخی کشورها نسبت به این بند قطعنامه تحفظ داشتند. زیرا واقعیت امر این است که صهیونیستها تنها در منطقه کرانه باختری بیش از 30 هزار شهرک ایجاد کرده و 700 هزار یهودی را اسکان دادند. این اقدام صهیونیستها با این هدف بود که اگر روزی هم قرار بر تشکیل دولت فلسطینی شد نتواند با این افراد کار کند زیرا اکثر این شهرکنشینان مسلح و جزو تندروترین صهیونیستها هستند و در این منطقه کوچک امکان یک زندگی مسالمتآمیز و همراه با امنیت افراد در کنار هم وجود ندارد.
چرا ایده دو دولت شدنی نیست
این تحلیلگر مسائل بینالمللی ابراز کرد: ایده تشکیل دو دولت شاید در ظاهر از نظر انسانی ایده خوبی به نظر برسد اما در واقعیت شرایط به گونهای است که در وضعیت فعلی ابتدا باید یک آتشبس برقرار و کمیتهای برای رسیدگی به جنایات جنگی تشکیل شود، دوم نتانیاهو و دار و دسته جنایتکارش کنار بروند، سوم اینکه یک دولت بیطرف برای برگزاری همهپرسی زیر نظر مجامع بینالمللی تشکیل شود تا در مرحله چهارم مردم فلسطین اعم از مسلمانان، یهودیان و مسیحیان در این همهپرسی شرکت کرده و نظام سیاسی آینده و نحوه اداره این سرزمین را معین کنند؛ براین مبنا تشکیل دو دولت فعلاً امکانپذیر نیست.
بهشتیپور درباره تفاوت رویکرد و راهبردهای آمریکا در این جنگ از ابتدا تا به امروز و برخی تحلیلها مبنی بر حضور مستقیم آمریکا در این جنگ گفت: آمریکا در این تحولات با یک تناقض در سیاست خارجی روبرو شد؛ یک طرف این ماجرا مربوط به اسرائیل به منزله متحد استراتژیک آمریکا در منطقه است که دو طرف از نظر نظامی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی وابستگی زیادی به هم دارند و لذا باید حامی این متحد خود باشد. از طرف دیگر نیز آمریکا شاهد جنایت و نسلکشی آشکار این متحد خود است که به واسطه تعدد رسانهها و شبکههای اجتماعی نمیتواند آن را انکار کند، به نوعی که حتی در داخل آمریکا هزاران نفر در مرکز نیویورک به منزله یک منطقه یهودینشین علیه اسرائیل تظاهرات برگزار میکنند و اینجاست که دم خروس شعارهای حقوق بشری آمریکا بیرون میزند. لذا دولت بایدن برای حفظ وجهه حقوق بشری خود خطاب به طرف اسرائیلی اعلام میکند که جنگ هم قواعد و مقررات خودش را دارد.
وی یادآور شد: من اطلاع دقیقی از اینکه واقعا آمریکاییها در حال مدیریت این جنگ هستند، ندارم اما قطعاً تمامقد و آشکار از اسرائیل پشتیبانی کردهاند که مصادیق آن اعزام دو ناو هواپیمابر به منطقه، ارسال کمکهای تسلیحاتی گسترده به اسرائیل و سایر کمکها است و همه اینها با شعارها و ادعاهای حقوق بشری حزب دموکرات تعارض دارد و این توجیه آمریکاییها که اسرائیل در حال مبارزه با تروریستها است، افکار عمومی را قانع نکرده و این سؤال را برای افکار عمومی ایجاد کرده که کشتار مردم غزه چه ارتباطی با حماس و مبارزه با تروریسم دارد؛ این تعارض بزرگی است که دولت آمریکا گرفتار آن است.
غرب آسیا همچنان جزو اولویتهای مهم آمریکا است
بهشتیپور درباره اثبات حفظ اهمیت غرب آسیا برای آمریکا با نوع بازیگری آن در تحولات اخیر غزه، برخلاف تحلیلها مبنی بر تضعیف نقش و حضور ایالات متحده در منطقه گفت: دکترین اوباما تمرکز آمریکا را به سمت چین و شرق آسیا برد و این یک امر واقعی است، اما تعبیر خروج آمریکا از غرب آسیا از این راهبرد، نوعی اغراق نسبت به این دکترین است. به عبارتی در دکترین اوباما قرار نیست به هیچوجه غرب آسیا کنار گذاشته شود بلکه بیان میدارد که در اولویتبندی سیاست خارجی آمریکا، چین به منزله رقیب اصلی آمریکا، اولویت اول و توجه و تمرکز اصلی، مهار چین است اما اولویت دوم آمریکا همچنان منطقه غرب آسیا است.
بهشتیپور درباره ارزیابی خود از بازیگری جمهوری اسلامی ایران در تحولات اخیر غزه گفت: جمهوری اسلامی ایران بسیار صریح و روشن از فلسطین و حماس در عالیترین سطح، حمایت کرد و آن را پنهان نکرد اما به طور خاص نیز اعلام کرد در این عملیات هیچ نقشی نداشته و همه کار با خود فلسطینیها بوده است. اسرائیلیها تنها برای اینکه خوردن این ضربه کاری به یک دولت قدرتمند و نه یک گروه شبهنظامی منتسب شود ایران یا روسیه را طراح این عملیات معرفی میکنند. تصمیمگیری این عملیات کاملاً با حماس بوده و حتی بعضی سران سیاسی حماس نیز از ابعاد و زمان آن بیاطلاع بودند و شاخه نظامی حماس از صفر تا صد این عملیات را انجام داد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام
The post چرا حماس از بین رفتنی نیست + صوت Originally appeared on iqna.ir