معرفی اعضای دوره آموزش عالی قاریان ممتاز و بینالمللی جوان/5
سیدمحمد حسینیپور، قاری بینالمللی کشورمان در 28 اردیبهشت 1379 در دامغان متولد شد. پدرش مرحوم سیدمحمود از مدرسان قرآن مطرح دامغان بود و مجمع قرآنی را با عنوان «کانون جوانان میثاق» اداره میکرد که به اذعان بسیاری از قاریان و حافظان این خطه، منشأ خیرات و برکات بوده است. حسینیپور، یکی از اعضای کاروان نور اعزامی به سرزمین وحی در حج تمتع امسال بود. در ادامه برای آشنایی بیشتر با حسینیپور که به تازگی عضو تیم ملی قرآن نیز شده است، مشروح گفتوگوی ایکنا با این قاری جوان را میخوانیم؛
ایکنا ـ آقای حسینیپور از چرایی ورودتان به عرصه قرآن بگویید.
مرحوم پدرم از اساتید قرآن شهر دامغان بود و داییهایم از قاریان قرآن هستند. همیشه تلاوت قرآن در فضای خانه طنینانداز بود. از سوی دیگر بنا بر رهنمودهای تربیتی امام صادق(ع) و تربیت فرزند پیش از تولد، مادرم در هنگام بارداری قریب به 10 بار قرآن را ختم کرد. بدین ترتیب من با قرآن همراه شدم. بنابراین جایگاه فعلیام را مدیون مرحوم پدرم و تمامی اعضای خانوادهام هستم.
بیشتر بخوانید؛
تیم ملی قاریان ایران راهاندازی میشود
هدفگذاری برای جهش در عرصه تلاوت حرفهای ایران + عکس
ایکنا ـ جلسات مرحوم پدرتان از چه سالی تا چه سالی در دامغان تشکیل میشد؟
مرحوم پدرم به صورت رسمی از سال 68 در منزل مرحوم پدربزرگم جلسه قرآن برپا کردند. این جلسه تا تیر 1400 برقرار بود. ایشان روز عرفه سال 1400 به رحمت خدا رفتند، اما تا آخرین لحظه در این جلسه حضور یافتند. البته پس از درگذشت ایشان، جلسه تعطیل نشده است و اینک جلسه با رونق عالی از سوی یکی از اساتید شهر دامغان و از شاگردان خلف مرحوم پدرم، استاد اوحدیزاده، ادامه دارد.
ایکنا ـ از چه زمانی به صورت حرفهای به عرصه قرائت وارد شدید؟
مرحوم پدرم بحث حرفهای شدن من را در امر تلاوت به استاد اوحدیزاده سپردند و ایشان پیگیر بودند. جلسه قرآن مرحوم پدرم از ابتدا در سه سطح با توجه به رده سنی و سطح قرآنی افراد تشکیل میشد که استقبال نوجوانان از سطوح یک و دو خوب است. بنابراین من نیز از محضر استاد اوحدیزاده بهرهمند شدم. البته داییهایم نیز برای رسیدن به جایگاه فعلیام، بسیار تلاش کردند(هر چهار داییام از شاگردان مرحوم پدرم بودند).
خاطرم هست، هنگامی که پنج سال داشتم و توانایی خواندن نداشتم، تنها از طریق سماعی به حفظ قرآن میپرداختم. در آن زمان نرمافزاری با عنوان «المائده2» بود که از طریق آن فایلهای صوتی تلاوت اساتید برایم پخش میشد. طی یک هفته فرازهای ابتدایی سوره تکویر را تقریباً روزی 12 ساعت گوش میدادم و خانواده و اطرافیان سعی میکردند با در نظر گرفتن تشویقهای مادی، هرچه زودتر آیات را حفظ کنم. با سپری شدن 16-17 سال از آن زمان هنوز آن تلاوت به صورت دقیق در ذهنم هست. البته پیش از تقلید از استاد عبدالباسط، خاطرم هست که چندسالی بدون محدودیت سوره آلعمران و نساء استاد شحات و سوره آلعمران معروف استاد اللیثی و سوره احزاب استاد غلوش را از طریق نرمافزار المائده2 گوش میدادم، در حالی که نمیتوانستم حتی کلمات را به درستی ادا کنم، اما لحنها را کاملاً ادا میکردم و سپس در جلسات آن فرازها را اجرا میکردم. در پنج یا ششسالگی مدتی به تقلید از استاد عبدالباسط پرداختم و سیر حرفهای تلاوتم از آن زمان شروع شد.
قاریان ایرانی از ابتدا به سبکهایی چون شیخ علی محمود و … توجه نکردهاند، بیشتر به سمت تلاوتهای کلاسیک روی آوردهاند. حال آن که تلاوتهایی چون علی محمود و حتی عبدالفتاح بسیاری آموزنده است. در واقع ضربه زیادی از بیتوجهی به تلاوت اساتید نسل اول مصر چون شیخ علیمحمود خوردهایم که مقلَّد امثال شیخ مصطفی اسماعیل بوده است. تلاوت معروف سوره انفال مرحوم شیخ علی محمود به گونهای به گوش آشناست که گویی استاد مصطفی اسماعیل تلاوت میکند. مصطفی اسماعیل اسطوره تلاوت کلاسیک است. با استماع تلاوتهایی چون تلاوتهای شیخ علی محمود و تلمذ نزد ایشان به این درجه رسیده است
ایکنا ـ تا چه سنی از استاد عبدالباسط تقلید میکردید؟
تقلید از استاد عبدالباسط تا 12سالگی با کیفیت ویژه و نظارت خاصی ادامه یافت. البته تا آن زمان تلاوتهایی را از قاریان مصری و اساتید مختلف شنیده بودم. به همین دلیل تلاوتها در حافظه شنیداریام قرار گرفته بود. پس در مرحله اجرا ناخودآگاه در تلاوتهایم ظاهر میشد.
ایکنا ـ خاطرهای از این تقلیدها در سنین پایین و در هنگام اجرا دارید؟
بله، نخستین بار هنگامی که 10 سالم بود در مسابقات اوقاف شکوفهها در مشهد شرکت و رتبه پنجم یا ششم را در فینال کسب کردم و هنوز تجربه حضور در مسابقات را نداشتم. آیاتی را تلاوت کردم و پس از اتمام تلاوت، استاد پورزرگری من را بوسیدند و با پدرم تماس گرفتند و گفتند: «ایشان حصان کار میکند؟» پدر گفت «نه، از عبدالباسط تقلید میکند.» استاد پورزرگری به پدرم گفتند: «در هنگام اجرا به خوبی از استاد حصان تقلید کردند و به اجرا پرداختند». در حالی که نمیدانم از کجا تلاوتهای استاد حصان را شنیده بودم که در حافظه شنیداری من نقش بسته بود و به خوبی اجرا میکردم.
سپس استاد پورزرگری به پدرم پیشنهاد دادند: «خوب است وارد سبک مرحوم حصان شود.» پس از گذشت یکی دو سال، سبک شیخ عبدالعزیز حصان و را آغاز کردم. در حال حاضر نیز تلاوتهایم را به ترکیبی از چند نفر از اساتید اجرا میکنم که آن هم به توصیه چند نفر از اساتید است. آنان گفتند: «میتوانم طوری تلاوت کنم که تلاوتهایم به هم نریزد، اما در عین حال متشکل از تقلید از چندین استاد باشد.» تلاوت من نیز ترکیبی از مرحوم شیخ عبدالعزیز حصان، شیخ علی محمود، شعبان صیاد، عبدالفتاح، مصطفی اسماعیل و … است و این استماعها جای خود را در تلاوت من باز کردهاند ولو در حد ریزنغمهها باشد.
ایکنا ـ ملاک شما برای انتخاب این قراء چیست؟ آیا شما به انتخاب این قاریان علاقه خاصی دارید یا قاری به اندازهای شاخص است که باید به سراغش بروید؟
حس میکنم چون قاریان از ابتدا به سبکهایی چون شیخ علی محمود و … توجه نکردهاند، بیشتر به سمت تلاوتهای کلاسیک روی آوردهاند. حال آن که تلاوتهایی چون علی محمود و حتی عبدالفتاح بسیاری آموزنده است. البته چندسالی است که به این تلاوتها توجه میشود. در واقع ضربه زیادی از بیتوجهی به تلاوت اساتید نسل اول مصر چون شیخ علیمحمود خوردهایم که مقلَّد امثال شیخ مصطفی اسماعیل بوده است. تلاوت معروف سوره انفال مرحوم شیخ علی محمود به گونهای به گوش آشناست که گویی استاد مصطفی اسماعیل تلاوت میکند. استاد مصطفی اسماعیل اسطوره تلاوت کلاسیک است. با استماع تلاوتهایی چون تلاوتهای شیخ علی محمود و تلمذ نزد ایشان به این درجه رسیده است.
این خلأ در تلاوت کشور ماست و باید به سراغ قاریان نسل پیش از مصطفی اسماعیل برویم. از سوی دیگر چون مرحوم استاد مروت و مولایی به واسطه حشر و نشری که با اساتید مصری چون مرحوم اسماعیل و مرحوم عبدالباسط داشتند، تلاوت اساتید مصری از این نسل (نسل دوم قاریان مصری) به بعد به ما منتقل شد. چهبسا اگر اساتید مرحوم مروت و مولایی در زمان شیخ علی محمود زندگی میکردند و با ایشان حشر و نشر داشتند، مدل آموزشی و قرائتهای ما متفاوت با زمان حاضر بود و شاید اکنون مثل هم قرائت نمیکردیم. این نافی تلاوتهای خوب قاریان ایرانی نیست، اما گویی تمام قاریان ایرانی به یک شکل تلاوت میکنند. حال آن که در مصر و حتی در میان قاریان همعصر چنین چیزی دیده نمیشود، زیرا مرجعشان شیخ محمد رفعت، شیخ علی محمود، عبدالفتاح و… بوده است.
ایکنا ـ اگر به جای مصطفی، منشاوی و حصان و عمران و شعبان عبدالعزیز صیاد(قاریان نسل دوم و سوم مصر) به سراغ مرحوم شیخ علی محمود، رفعت و عبدالفتاح (قاریان نسل اول مصر) میرفتیم، اکنون باز به این کلیشه میافتادیم؟
خیر.
ایکنا ـ چرا؟ چون تنوع لحنی آنها بیشتر است؟
بله، تنوع لحنی این اساتید بیشتر است. البته شاید مرحوم حصان نیز از جهاتی تلاوتهایش به آن اساتید(قاریان نسل اول مصر) نزدیک باشد و تلاوت قاریان نسل اول مصر شبیه یکدیگر نیست و نظم و چارچوب مشخصی ندارد. به یکی از دوستان میگفتم هنگامی که تلاوتهای مرحوم شیخ علی محمود را میشنوم یا به تلاوتهای مرحوم استاد عبدالفتاح گوش میدهم یاد این عبارت عربی میافتم: «کل شی یرجع الی اصله» که این قاریان آیاتی را تلاوت میکنند و فضاهای مختلفی را به مخاطب میچشاند، اما سپس به مبدأ بازمیگردند. این کارهایی است که آنها به قاریان آموزش میدادند. چنین مواردی جز با ذوق و تنوع در استماع تلاوت این اساتید ایجاد نمیشود، اما اینکه چه زمانی به سراغ این تلاوتها برویم یا قاری باید در چه شرایط ذهنی باشد تا به دنبال این تلاوتها برود بحث جدایی است، اما مهم این است که تمایل به تغییر داشته باشیم و از تغییر نترسیم.
ایکنا ـ اگر فردی میخواهد، قاری شود باید نابغه باشد یا با تلاش میتواند در این عرصه قرار گیرد؟ اگر فردی از کودکی و نوجوانی به این امر مبادرت نکند، میتواند امیدوار باشد که در جایگاه قاری بدرخشد؟
چون از سنین کودکی در این عرصه بودهام، تلاش و پشتکار و سپری کردن مسیر حرفهای مهمتر از نبوغ است. قاریانی هستند که درک موسیقایی از مقامهای مرکب و… ندارند، اما این قاری از بس که شنیده و درست نیز شنیده است تلاوت خوبی دارد. چگونگی شنیدن و درست شنیدن و تقلید درست مهم است. البته دو نوع استماع داریم؛ استماع کلی و استماع جزئی. استماع کلی یعنی هرجا و هر مکان و هرچه توان داریم، از هر کاری فارغ میشویم و یا در هنگام هر کاری به تلاوتها گوش کنیم. استماع جزئی همان تقلید است که باید با توجه و تمرکز زیاد همراه باشد. تلاوت قرآن نیازمند اولویتهایی چون صداست که ناگزیر از آن هستیم. مهمترین بحث این امر تلاش، استماع و تقلید زیاد است.
ایکنا ـ پررنگترین عنوان شما، دریافت رتبه در مسابقات بینالمللی قرآن دانشآموزان جهان اسلام است. در این باره صحبت کنید.
به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در مسابقات بینالمللی دانشآموزی سال 1396 در مصلای امام خمینی(ره) تهران حضور یافتم. آن سال طبق آماری که سازمان اوقاف و امورخیریه اعلام کرد، بزرگترین رویداد قرآنی در کشور رخ داد که رقابتهای دانشآموزی با بزرگسالان و بانوان همزمان شده بود و مسابقات ویژهای طی آن سال برگزار شد.
هنگامی که در مرحله کشوری مسابقات قرآن، عترت و نماز دانشآموزی در سال 95 در همدان اول شدم، اواخر سال 95 در مسابقات انتخابی بینالمللی دانشآموزی با حضور 12 نفر از قاریان دانشآموز نوجوان ممتاز دعوت شدم و توانستم رتبه نخست را کسب کنم. سپس پیش از مسابقات بینالمللی دانشآموزی بین سه نفر از دانشآموزان مسابقه انتخابی برگزار شد که رتبه نخست را کسب کردم و به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در مسابقات بینالمللی قرآن دانشآموزی شرکت کردم. جالب است بدانید که دانشآموز کانادایی که در مسابقات بینالمللی دانشآموزی همان سال رتبه دوم را کسب کرد و اصالتاً عراقی بود، طی همان سال در مسابقات قرآن مالزی شرکت کرد (که نماینده جمهوری اسلامی ایران آقای حامد علیزاده بود) و توانست رتبه چهارم این مسابقات را کسب کند. به اذعان اساتید و حاضران در مسابقات بینالمللی قرآن آن سال، سطح مسابقات دانشآموزی مانند بزرگسالان از سطح بالایی برخوردار بود.
ایکنا ـ دریافت رتبه اول در مسابقات چه تأثیری در تلاوتهایتان داشت؟
دریافت این رتبه نقطه عطفی بود، به طوری که پس از مسابقات خودم را پیدا کردم و اتفاقات خوبی برایم افتاد و نه تنها در این مرحله متوقف نشدم، بلکه استماع و تلاوت در جلسات و محافل را بیشتر کردم و روش جدیدی را پس از کسب رتبه بینالمللی در تلاوتهایم شروع کردم. موضوعی که برای من پس از کسب رتبه نخست در مسابقات بینالمللی قرآن دانشآموزی حائز اهمیت است، کسب مدرک درجه دو طرح ارزیابی شورای عالی قرآن است، چون هم خودم و هم اساتید زحمات زیادی کشیدیم و توانستم سال 98 مدرک درجه دو طرح ارزیابی را در بخش قاریان اخذ کنم. جوانترین قاری در کشورم که طی ادوار برگزاری طرح ارزیابی، در 19سالگی این مدرک را دریافت کردم. در این طرح نه تنها تلاوتهایم مورد ارزیابی قرار گرفت، بلکه بحثهای نظری و آزمونهای کتبی نیز به صورت جدی برگزار شد و توانستم نمرات و میانگینهای خوبی را دریافت کنم.
ایکنا ـ پس نوع رویکرد متسابقان به مسابقه مهم است.
بله، رویکرد ما مهم است. زمانی در مسابقات حائز رتبه میشوید و زمانی رتبهای کسب نمیکنید، اما مسابقات محک خوبی برای تمرین است. اگر «مسابقهزده» شویم، بد است. درست نیست که بگوییم رتبه نیاوردیم و به سراغ مسابقات نمیرویم. چنانکه در مرحله استانی چهل و سومین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم آماده نبودم و نتوانستم رتبهای کسب کنم تا بتوانم به مرحله کشوری راه پیدا کنم. الان به دنبال تمرینهایم هستم. تمرینهایم لزوماً برای مسابقات نیست. پس مهم است که نگاه ما به مسابقات چگونه باشد؟ نگاه ما تعریف میکند که مسابقات خوب است یا خیر؟
ایکنا ـ میتوان گفت شما جزو معدود قاریانی هستید که در سنین جوانی توانستید رتبه بینالمللی را کسب کنید و اینک با فراغ بال بیشتر میتوانید به امر تلاوت و جزئیات آن بپردازید.
بله، در حال حاضر فارغ از هرگونه آییننامهای میخواهم به امر تلاوت بپردازم. مسابقات، شرایط و ضوابط خاص خود را دارد که نمیتوان به آن خُرده گرفت، اما اکنون میتوانم با خیال راحت روش مصریان را در پیشرفت تلاوت بررسی و دنبال کنم. باید بگویم که تلاوتهای ما در مسابقات رنگ و بوی ایرانی دارد، یعنی استانداردهایی که ما وضع کردیم به این شکل در ایران است و در مسابقه دیگر شاهد نیستیم که در مجالی دیگر در این باره صحبت خواهم کرد.
ایکنا ـ یکی از دورههای حرفهای تلاوت شما به طرح «اُسوه» بازمیگردد. از آن دوره بگویید.
از اولین دوره طرح اسوه از سال 1393 عضو این طرح شدم و مدیون این طرح و اساتید آن هستم. طرح اسوه طرح استعدادیابی نیست. فردی که عضو این طرح میشود مرحله استعداد داشتن و استعدادیابی را سپری کرده است. این طرح پرورش نخبگان و ویژه آنان است که شرکتکنندگان طی بازه زمانی هشتساله با سرفصلهای آموزشی مشخص هدایت میشوند و در آن مدیون دورهها و اساتید خوبی هستیم که در تهران، قم، مشهد و کربلا داشتیم.این دورهها ادامه دارد و نیز تدریس به یکی از گروههای حافظان طرح اسوه(گروه مشکات) را برعهده دارم و صوت و لحن را آموزش میدهم.
ایکنا ـ بیشتر تحت تأثیر کدامیک از اساتید ایرانی هستید؟
همه اساتید عزیزند، اما اساتید طرح اسوه نقش پررنگتری برایم داشتهاند، البته این جز پدرم و استاد اوحدیزاده است که عرض کردم، از جمله این اساتید محسن یاراحمدی است. ایشان فارغ از اینکه استاد من است در بحث لحن اعجوبه هستند و روش آموزشی ایشان متفاوت است. البته اساتید دیگری نیز بودهاند که شاید از فرصت برنامه خارج باشد.
ایکنا ـ درباره جلسه قرآنتان در منطقه چیتگر توضیح دهید.
بله، جلسه قرآنی در مسجد امام حسن مجتبی(ع) چیتگر با حضور نوجوانان و جوانان قرآنی از تابستان 1401 راهاندازی کردهایم. امام جماعت این مسجد نیز بسیار در رونق و توسعه این جلسه کمک کردهاند و همواره پای کار هستند. هر جلسه با دعوت از اساتید قرآنی به صورت میهمان ویژه برگزار میشود.
ایکنا ـ چه چشماندازی را برای آینده تلاوتتان ترسیم کردهاید؟
با احترام به تمامی اساتید و قاریان ایران که همه بهتر از من تلاوت میکنند، اگر بخواهم آیندهای را برای مسیر حرفهای تلاوتم متصور شوم، باید بتوانم خلق اثر کنم تا اگر 100 سال دیگر شنیده شد، ارزش تحلیل کردن داشته باشد. نمیگویم انتقاد نشود، بلکه این تلاوت مانند تلاوت اساتید مصری دارای ویژگی و ارزش برای بارها شنیدن داشته باشد.
تلاوت سیدمحمد حسینیپور از سوره اسرا در حسینیه حضرت زهرا(س)
ایکنا ـ خاطراتی از تجربه سفرها و اعزامهایتان دارید.
در سال 1394 در قالب طرح اسوه به عتبات عالیات اعزام شدم. ابتهال حبالحسین را با گروه تواشیح اسوه خواندیم و ضبط شد و در شبکههای صدا و سیما پخش میشود. طی برنامههای مختلف در آن سفر، این ابتهال را اجرا کردیم که یکی از این برنامهها در حرم امام حسین(ع) بود که قرار بود در آنجا با وجود صدای گرفته (به دلیل تغییر آب و هوا یا آلودگی هوا و…)، این قطعه را اجرا کنم. به حضرت سیدالشهدا(ع) متوسل شدم، به طوری که هنگام اجرای حب الحسین بدون هیچ گرفتگی صدا قطعه را اجرا کردم که آن را مرهون عنایت ویژه اباعبدالله الحسین(ع) هستم.
حب الحسین(ع) با اجرای سیدمحمد حسینیپور در شورای عالی قرآن
ایکنا ـ صحبت پایانی.
از صبر و حوصله تمام قرآنیان و مخاطبان تشکر میکنم. در مطالب گفته شده مخاطبم شخص خاصی نبود. مخلص تمام اساتید هستم. انشاءالله عاقبتمان ختم به خیر شود.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام
The post بهرهمندی از تنوع لحنی قدمای مصر؛ نیاز مبرم قاریان جوان ایرانی + فیلم Originally appeared on iqna.ir