در نشست «لبیک جامعه قرآنی به ندای قدس» در ایکنا تأکید شد
به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «لبیک جامعه قرآنی به ندای قدس» روز گذشته ۳۰ مهرماه با حضور جمعی از پیشکسوتان، استادان، قاریان، حافظان و فعالان قرآنی کشورمان ازجمله عبدالرسول عبایی، سیدمحسن موسویبلده، محمدعلی خواجهپیری، مریم حاجعبدالباقی، ولی یاراحمدی، محمدتقی میرزاجانی، معاون آموزش پژوهش و ارتباطات شورای عالی قرآن، مهدی قبادی، رئیس مرکز قرآن و عترت وزارت نیرو، مهدی سیفی، دبیر اجرایی شورای عالی قرآن شهرداری تهران، محمدمهدی بحرالعلوم، مسئول دبیرخانه ملی حفظ قرآن کریم، رحیم قربانی، مسئول سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ و جلیل بیتمشعلی، سرپرست سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور و مدیرعامل ایکنا حضور داشتند و اساتیدی همچون سیدعلی سرابی، شهریار پرهیزکار، حجتالاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی و سیدکریم موسوی نیز به صورت مجازی به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
این نشست به دو صورت حضوری و وبیناری با هدف بررسی وقایع اخیر غزه و عملیات طوفانالاقصی و بررسی نقش و رسالت جامعه قرآنی در این موضوع به دعوت ایکنا با اجرای حبیب مهکام، پیشکسوت قرآنی کشور برگزار شد.
سیدمحسن موسویبلده، در ابتدای این نشست به سوابق ننگین بنیاسرائیل، براساس آیات قرآن و اتفاقاتی که جهان اسلام امروز با آن مواجه شده است، اشاره کرد و گفت: اسرائیل همان حضرت یعقوب(ع) بود و آنگونه که گفته شده است از حضرت یوسف(ع) نسلی باقی نماند و بنی اسرائیل از نسل سایر برادران یوسف نبی بودند. پدران بنیاسرائیل وجود شریف برادرشان یوسف(ع) را تحمل نکردند و را به چاه انداختند. توطئهکنندگان علیه یک وجود الهی که بعدها شاید توبه کردند، اما این اقدام در سابقه آنها باقی ماند. در طول تاریخ این قوم رشد کردند و خدای متعال در طول حیات آن بیشترین الطاف خودش را نصیب آنها کرد و همین امر باعث غرور آنها شد.
وی افزود: این قوم به خاطر اعمالشان گرفتار مشکلات زیادی شدند و در ادامه به حضرت موسی(ع) پیوستند و خود را قوم موسی(ع) اعلام کردند. بزرگترین معجزات الهی به نفع آنها اتفاق افتاد، چراکه پیامبری به نام حضرت موسی(ع) داشتند که وجود مقدس این پیامبر نشاندهنده آیات الهی بود و آنها را با معجزه از سوی خدای متعال از چنگال فرعون نجات داد. یک دریا را برای نجات این قوم شکافت و همه این قوم چنین عظمتی را با چشمشان دیدند، اما وقتی که نجات پیدا کردند، قرار شد در سرزمینی که خدای متعال برای آنها مهیا کرده بود، زندگی کنند، اما ناسپاسیهای بسیاری بعد از آن کردند.
پیشکسوت قرآنی کشورمان گفت: اعمال و کارهای این قوم موجب رنجش بسیار موسی(ع) شد و آنها تا زمانی که این پیامبر بزرگوار زنده بود از اینکه وارد شهر دیگری شوند، ممنوع شدند و در همان وادی حضرت موسی(ع) از بین آنها رفت. یکی از بزرگترین مصائب الهی را این قوم در زمان موسی(ع) انجام دادند و آن این بود که گفتند، میخواهیم خدای تو را ببینیم و تا خدا را به چشم خود نبینیم، ایمان نمیآوریم. موسی(ع) هم به خاطر اینکه از خود خدا بشنوند که خدا دیدنی نیست، تقاضای ایشان را مطرح کرد. بعد معجزه الهی خدا رخ داد و این گروه به اذن خدا و تجلی او از بین رفتند، اما مجدد زنده شده و به قوم خود بازگشتند؛ اما این معجزه عظیم الهی هم آنها را به راه نیاورد و در نهایت گوسالهپرست شدند.
موسویبلده با اشاره به اینکه گوساله سامری توسط حضرت موسی(ع) به ظاهر به آتش کشیده شد، اما جریان گوسالهپرستی تا امروز ماند و اینان که در سرزمین اشغالی خود را اسرائیل مینامند از نسل موسی(ع) نیستند، بلکه نسل سامری هستند. گوسالهپرستی به شکل آهسته در بین آنها چنان نفوذ کرد که خودشان هم شخصیت و خوی حیوانی گرفتند. خودپرستی در وجود آنها گسترش پیدا کرد و خدا تنها لقلقه زبانشان شد و برای خدا هم برنامه تعیین و از او یک موضوع ظاهری درست کردند. خودپرستی اینان به جایی رسید که گفتند فقط ما انسان هستیم و دیگران، حیوان و برده ما هستند و صرفاً به شکل انسان آفریده شدهاند که به ما خدمت کنند و اگر انسانی باشد که نخواهد به ما خدمت کند سزاوار مرگ است و این سیاست تا امروز از سوی صهیونیسم ادامه پیدا کرد.
وی تصریح کرد: در این جریان نهایتاً کار به جایی رسید که وقتی حضرت محمد(ص) ظهور میکند، میبینند که این پیامبر از خودشان نیست، چراکه معتقد بودند فقط بنی اسرائیل میتواند پیامبر داشته باشد و آخرین پیامبر اگر ظهور کند، دیگر جایش در سرزمین آنها نیست، بلکه در جزیرةالعرب است و لذا میگفتند که این پیامبر هم از ماست، اما جایش متفاوت است. به حجاز مهاجرت کردند و در منطقه خیبر ماندگار شدند، اما بعد دیدند که پیامبر از نسل آنها نبود و از اینجا مخالفتهایشان را آغاز کردند. به همین جهت با جادو و انواع و اقسام روشهای پیچیده روانی علیه پیامبر(ص) برنامهریزی کردند، اما در این عملیاتها شکست میخورند و به دست مبارک حضرت علی(ع) در قلعه خیبر از جایش کنده شده و به دست مسلمانان فتح میشود و در نهایت آنها از آن منطقه تبعید میشوند و به سرزمینهای قبلی خود باز میگردند، اما این توطئهها تا امروز ادامه پیدا میکند و به جایی رسیدند که فلسطینیهایی که در سرزمین خودشان زندگی میکنند با زور از کشورشان بیرون میکنند و اینگونه اینها با این خباثت بر زندگی بشر حاکم شدهاند و امروز همه انسانها گرفتار این شیطان به ظاهر انسان شدهاند.
سخنران بعدی این نشست شهریار پرهیزکار، پیشکسوت قرآنی و حافظ کل قرآن کریم بود که به شکل برخط این نشست را همراهی میکرد. وی با بیان اینکه تبیین و ارائه آیات قرآن کریم پیرامون قوم بنیاسرائیل میتواند ثمرات خوبی برای نشان دادن تاریخ پرتنش و ظلمهای آنان به جامعه داشته باشد، گفت: جامعه قرآنی باید تلاش کند در خصوص مسائل مهم دیگری در کنار مسئله قدس و فلسطین به تبیین و روشنگری اقدام کند. امروز اگر نیروهای مقاومت حماس، حماسه عملیات طوفان الاقصی را ایجاد و آن غافلگیری عجیب و تلفات بیسابقه و افتخارآفرین را به اسرائیل وارد میکند، که تاکنون سابقه تاریخی نداشته است یا اگر حزبالله لبنان، آمریکا را تهدید میکند که اگر بخواهد وارد جنگ یا حمایت اسرائیل و ظلم مضاعف به فلسطین شود با آن مقابله میکند، همگی اینها به پشتیبانی قدرت نظامی و قوه قهریه جمهوری اسلامی ایران است.
وی افزود: اینکه امروز اسرائیل از حزبالله و نیروهای جهاد و حماس میترسند، به دلیل پشتیبانی قدرتی است که آنها از آن وحشت دارند و آن قدرت جمهوری اسلامی ایران است که مانند حاجقاسمها را تربیت کرده و همچنان دارد. سؤال اینجاست وقتی حرکتی در این ابعاد بزرگ جهانی شکل میگیرد که در نهایت به یک نقطه یعنی جمهوری اسلامی ایران باز میگردد، چرا وقتی در داخل کشور یک آشوب و فتنه ایجاد میشود و برخی افراد بیعقل به قصد براندازی و تجزیه کشور، اقداماتی را انجام میدهند، اقداماتی این چنین صورت نمیگیرد؟ اگر جمهوری اسلامی ستون اصلی تمامی وقایع حماسی است، چرا وقتی خودش در خطر وارد میشود و مقام معظم رهبری هم از همه آحاد مردم میخواهند که روشنگری و تبیین کنند این قضیه و حمایتها اینگونه شکل نمیگیرد؟ اگر جمهوری اسلامی به هر نحوی تضعیف شود آیا این بازدارندگیها در دنیا خواهد بود؟ اصل مطلب این است که وجود جمهوری اسلامی ایران است که این حمایتها و پیگیریها و این وبینارها هستند. لذا اگر ما اصل مطلب را رها کنیم آیا کار عقلانی کردهایم؟
استاد قرآنی کشورمان بیان کرد: چرا در فتنهها این برنامهها و نشستها را نداریم؟ چرا در زمان فتنه با استفاده از فرهنگ قرآنی به تبیین حوادث نمیپردازیم؟ چرا در آنجا حساس نیستیم ولی اینجا حساس هستیم؟ در حالی که این دو جریان به هم متصل است. عظمت و شوکت جمهوری اسلامی چیزی است که امروز باید به آن توجه کرد. اینکه در ایران چه میگذرد، مسئله مهمی است که باید آن را جدی گرفت و در کنار آن به بیانات رهبر معظم انقلاب جامه عمل پوشاند؛ امروز موضوع تنها فلسطین نیست، بلکه در داخل ایران هم مسائلی داریم که باید به آن بپردازیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش به آیات قرآن به ظلمهای بنیاسرائیل اشاره کرد و گفت: اتفاقاتی که در قرآن در این خصوص اشاره شده به هیچ موضوع دیگری به این حد با ظرافت پرداخته نشده است. در کنار کلمه یهود، نصارا آماده است که نماد آمریکای جنایتکار است. خداوند در مذمت یهود و نصارا میفرماید: «مسیح(ع) را معبود خود پذیرفتند، در حالى که دستور داشتند خدای یکتا را بپرستند». آنان اعتقاد به الوهیت راهبان خود نداشتند؛ اما قرآن از واژه «اله» در مورد آنان استفاده میکند؟ از امام باقر و امام صادق(ع) روایتی نقل شده که میفرمایند: «به خدا سوگند آنها براى پیشوایان خود نه روزه گرفتند، بلکه آنان حرامى را براى آنها حلال، حلالى را حرام کردند، و آنها پیروى نمودند». از این رو پیروى و اطاعت از کسانى که برخلاف حکم الهى فرمان مىدهند، نوعى شرک است. آنها خود را پسر خدا میدانستند و تنبیهات زیادی از سوی خدا برای آنها مقرر شد.
پرهیزکار با بیان اینکه ریشه اسرائیل در استکبار است، افزود: پیروان صهیونیسم معتقدند، اگر جهنمی در کار باشد برای ما نیست و اگر هم باشد برای ما مختصر است. البته قوم یهود در ابتدا این باور را نداشتند، اما آنها دروغی را درست کردند که بعدها خودشان آن را باور کردند و این دروغبافی آنها را فریب داد و در نهایت گول جعلیات خودشان را خوردند. استکبار ریشه یهودیت است و مرکز شقاوتشان هم در این است که خودشان را از همه برتر میدانند و میگفتند که ما نسبت به دنیا هیچ وظیفهای نداریم. آیات متعدد قرآن کریم بر رباخواری این قوم تاکید دارد. البته این تجاوزها تنها مخصوص این قوم نیست و پیامبر(ص) میفرماید هرکسی این خصوصیات اخلاقی از جمله تکبر، استکبار، خودبینی و ظلم را داشته باشد، از اینها است.
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام سیدابوالفتح دعوتی، نویسنده و پژوهشگر قرآنی نیز به توضیح درباره آینده بنیاسرائیل بر اساس آیات قرآن پرداخت و گفت: مسئله بنیاسرائیل که یک امت بزرگ است در قرآن به چندین وجه بیان شده و یکی از وجوهش این است که مقدرات اینها چیست؟ در سوره یوسف(ع) ماجرای شکلگیری امت بنیاسرائیل وجود دارد. در زمان حضرت یعقوب(ع) این امت در قالب دوازده سبط تشکیل شد. در سوره اسراء مقدرات بنیاسرائیل و پایان بنیاسرائیل بیان شده است. در این سوره میخوانیم: «وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا؛ در کتاب (تورات، یا در لوح محفوظ و کتاب تکوین الهی) خبر دادیم و چنین مقدر کردیم که شما بنیاسرائیل دو بار حتماً در زمین فساد و خونریزی میکنید و تسلط و سرکشی سخت ظالمانه مییابید». این آیه میفرماید شما دو بار در ارض یعنی سرزمین فلسطین فساد میکنید.
وی افزود: یکی از مقدرات بنیاسرائیل این بود که دو بار در فلسطین فساد میکنند. خداوند ماجرای فساد اول را اینطور بیان میکند: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا؛ پس چون وقت انتقام اول فرا رسد بندگان سخت جنگجو و نیرومند خود را (چون بختالنصر) بر شما برانگیزیم تا آنجا که در درون خانههای شما نیز جستجو کنند. و این وعده (انتقام خدا) حتمی است». در تاریخ آمده است که بعد از حضرت سلیمان(ع) دچار فساد شدند؛ از جمله سرزمین خود را تجزیه کردند و شریعت حضرت موسی(ع) را کنار گذاشتند و در اورشلیم به تقلید از کشورهای بیگانگان بتهایی برای خود قرار دادند. نگاه آنها به بیگانگان بود و خود را مقلد آنها قرار دادند و قبله آمالشان تمدن بابل، مصر و آشور بود و شریعت موسی(ع) را کنار گذاشتند و به پرستش بت پرداختند. خداوند میفرماید: «أَتَدعُونَ بَعلا وَتَذَرُونَ أَحسَنَ ٱلخَلِقِينَ». در آن دوره نوزده پادشاه در این قوم بر سر کار آمد که هر کدام از قبلی بدتر بودند و هر کدام شریعت را نقض کردند و پیامبران را به قتل رساندند.
حجتالاسلام دعوتی تصریح کرد: این فساد ادامه پیدا کرد تا به فرموده قرآن «بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ». به گواهی تاریخ شخصی به نام بختالنصر، که پادشاه قدرتمندی بود، ابتدا با بنیاسرائیل سازش کرد و پیمان بست و آنها را یاری داد، ولی بنیاسرائیل خیانت کردند و با حاکم مصر درصدد فتح بابل برآمدند. لذا بختالنصر انتقام گرفت و تمام شهر و دیار آنها را ویران کرد و آنها را پراکنده ساخت. تعدادی را به عنوان کارگر به بابل برد و آنها هفتاد سال در آنجا ماندند و در بابل پیامبرانی برای آنها مبعوث شد.
وی یادآور شد: بنیاسرائیل در بابل تائب شدند و دوباره به شریعت موسی(ع) برگشتند و دوباره دلشکسته و ضعیف و زندانی بودند که خداوند دولت و شوکت آنها را به آنها بازگرداند؛ «ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا؛ سپس پیروزی بر آنان را به شما باز میگردانیم و شما را به وسیله اموال و فرزندان تقویت میکنیم، و نفرات [رزمی] شما را بیشتر میگردانیم». کورش به بابل حمله و یهودیان را آزاد کرد و اموالشان را به آنها بازگرداند و معبد آنها را بازسازی کرد. ایران بر آنها منت نهاد و آنها را از ذلت و خفت نجات داد و دوباره در اورشلیم حکومت یافتند.
نویسنده و پژوهشگر قرآنی افزود: دوباره بنیاسرائیل یاد ظلم و ستم گذشته افتادند و عصیان کردند و به کشتار پیامبران و تکذیب آنها پرداختند. این فساد دوم آنها بود؛ یعنی وقتی دوباره حکومت دستشان افتاد آن را در راه باطل مصرف کردند. در آن دوره امپراتوری روم از بنیاسرائیل حمایت میکرد، ولی در اثر خیانتورزی آنها این حامی تبدیل به حرامی شد. در این نوبت دوم تیتوس پسر امپراتور روم به دستور پدرش مأموریت یافت اسرائیل را فتح کند و او هم اورشلیم را نابود ساخت. این ماجرا در سال ۷۰ میلادی رخ داد و نتیجه آن لعنت حضرت عیسی(ع) بود؛ قرآن میفرماید: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ».
حجتالاسلام دعوتی اضافه کرد: از سال ۷۰ میلادی بنیاسرائیل در سرزمین غربت پراکنده بودند و بدبختی و قتل عام گریبانگیر آنها شد. هر اتفاق شومی که در شهرهای مختلف میافتاد مردم به آنها نسبت میدادند و آنها را به قتل میرساندند. اوضاع به همین منوال بود تا در سال ۱۹۴۸ که رژیم اسرائیل تأسیس شد. قرآن میفرماید: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا؛ و چون تهديد آخر فرا رسد [بيايند] تا شما را اندوهگين كنند و در معبد[تان] چنانكه بار اول داخل شدند [به زور] درآيند و بر هر چه دست يافتند يكسره [آن را] نابود كنند». بر اساس این آیه تشکیل دولت اسرائیل بر اساس تقدیر الهی بود تا آخرین انتقام از آنها گرفته شود. ظاهراً این دولت جعلی را آمریکا و انگلستان بر سر کار آورد، ولی دست تقدیر الهی آنها را به قدرت رساند. این سیاست پروردگار است که گاهی افراد را بالا میبرد تا آنها را به زمین بزند. در مورد بنیاسرائیل هم همین اتفاق افتاد.
دیگر سخنران این نشست مریم حاجعبدالباقی، حافظ کل قرآن و استاد حوزه و دانشگاه بود که وی در این نشست، با بیان اینکه قضیه فلسطین اینبار با سایر زمانها تفاوت دارد و یک اتفاق در آن رخ داده است و جامعه قرآنی هم بایستی یک کار ویژه در این خصوص انجام دهد، گفت: تنها سخن گفتن در این جریان کافی نیست. ما یک گروه قرآنی هستیم که در دوران انقلاب آیات قرآن را انتخاب و به شکل سرود میخواندیم و این سرودها موجی را از جهاد و حماسه ایجاد میکرد. امروز جهان تبلیغات است و میتوانیم با انتخاب عباراتی از قرآن سرودهایی بسازیم و در این حوزه تبلیغ کنیم. اگر امروز اسرائیل هالیوود را دارد و دنیا را با این ابزار میترساند، بایستی یک اقدام ویژه در این حوزه انجام دهیم.
وی افزود: با برخی از سخنان دوستان که ذم قوم بنیاسرائیل را میگویند مخالفم، اینکه خدای متعال میفرماید اینها را بر دیگر اقوام برتری داده است تعارف نبوده است. اگر خدای متعال یهود را گرفتار فرعونیان کرد، عربها را هم گرفتار اسرائیل کرد، چراکه آنان هم نژادپرست بودند. لذا استکبار و نژادپرستی کار دست انسان میدهد. اگر فکر کنیم که نژاد برتر هستیم و تنها بهشت جایگاه ما است، مطمئن باشید به این گناهها گرفتار میشویم و خواهیم شد. درست است که یهود از امتحان الهی موفق بیرون نیامد، اما به نظر مسئله اصلی در این جریان عقیده انحرافی است که باید به آن توجه کرد. عقیده نژادپرستی کار را خراب میکند و باید در کار تبیین به موضوع نژادپرستی و خودبینی بپردازیم. دنیا این وضعیت فلسطین و نژادپرستی را بر نمیتابد و لذا نیازمند یک کار تبیینی و تبلیغی است.
محمدعلی خواجهپیری و عبدالرسول عبایی، پیشکسوتان قرآنی کشورمان نیز در بخشی از این نشست به بیان اهمیت توجه به موضوع فلسطین، مردم مظلوم غزه و عملیات طوفان الاقصی اشاره کردند و بر ضرورت توجه بیش از پیش جامعه قرآنی به حمایت از مردم مظلوم غزه و اینگونه موضوعات و تبین قرآنی آیات جهاد و حماسه در میان مردم تاکید کردند.
پایان بخش اول
وهاب خدابخشی
انتهای پیام
The post لزوم تبیین جایگاه جامعه قرآنی در جریانسازی و مرجعیت جهانی + فیلم Originally appeared on iqna.ir