آنچه کودکان را از حق رشد محروم می‌کند

زندگی را کوتاه نکنیم؛ از تغذیه کودکان تا بیماری‌های غیرواگیرهفته کودک از ۱۵ مهرماه آغاز شده است. شعار این هفته «کودکی بهتر، زندگی بهتر» بوده است. هر روز از این هفته به یک موضوع اختصاص یافته و دومین روز به نام «کودک، زندگی، سلامت، رشد» نامگذاری شده است. به همین بهانه ایکنا با دکتر ناصر کلانتری، پزشک متخصص کودکان و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران درباره عوامل رشد کودکان و تغذیه مناسب برای آن‌ها گفت‌وگو کرده‌ است که در ادامه می‌خوانید.

ایکنا ـ عوامل مؤثر بر رشد کودک چیست؟

عوامل مؤثر بر رشد کودک متعدد بوده و اولین عامل ژنتیک است و از زمانی که دو سلول اسپرم و تخمک لقاح می‌یابد و در رحم مادر قرار می‌گیرد، این مسئله تعیین می‌کند که جنین چه ویژگی‌هایی، با چه پتانسیل‌های رشد و نموی پا به عرصه وجود خواهد گذاشت، بنابراین وراثت و ارث یک نکته حیاتی است. عامل بعدی تغذیه، سلامت مادر در دوران بارداری، صحت و فیزیولوژیک بودن رحم و جفت است تا جنین در رحم مادر مطابق با استعداد خود رشد کند.

بعضی اوقات مادر دچار اختلال تغذیه است، گاهی بیماری‌های خاصی در رحم وجود دارد، گاهی هم مشکلاتی در جفت وجود دارد و ترکیب همه این عوامل روی تخمکی که لقاح یافته و ژنتیک خودش را دارد، اثر می‌گذارد و بعد از ۹ ماه نوزادی با وزن مشخص تحویل می‌گیریم؛ بنابراین قبل از تولد تغذیه مادر، وراثت، سلامت کامل مادر و طول مدت بارداری در رشد جنین نقش دارد، به این معنا که اگر نوزادی در پنج، شش یا ۹ ماهگی متولد شود، با هم متفاوت خواهند بود. بعد از تولد، وراثت هنوز هم هست و شکی در آن نیست، اما محیط مهمترین عامل در رشد کودک است، به طوری که امروزه تأثیر محیط بر بروز یا بیان ژنی آدم‌ها را مطرح می‌کنند که ما با عنوان «اپی ژنتیک» می‌شناسیم و همین مسئله به ما می‌گوید که اگر کسی به لحاظ ژنتیکی مستعد دیابت است، اما عوامل محیطی که شامل رفتار‌های سالم زندگی و سبک زندگی، تغذیه، سلامت غذا، آب و … است، به درستی انجام گیرد، بروز ژن دیابت در این شخص می‌تواند مخفی بماند.

در نتیجه بعد از تولد، جدا از اینکه وراثت را مورد توجه قرار می‌دهیم، آنچه اهمیت ویژه‌ای دارد، محیط، تغذیه، سلامت مادر و سلامت کودک است. همچنین مسئله رفتار‌هایی که با این کودک می‌شود، به عنوان بخش مهم در دوران کودکی محسوب شده و در حیطه آثار محیطی می‌گنجد و همه این‌ موارد با عنوان والدیت مطلوب خواهد بود و منظور این است که باید والدین پنج وظیفه خود را به درستی بلد باشند؛ اولین مسئله تغذیه است و آن‌ها باید بدانند برای هر سن چه تغذیه‌ای مناسب است. نوزاد بلافاصله بعد از به دنیا آمدن باید روی سینه مادر قرار گیرد و از شیر مادر تغذیه کند. اگر مادر تصمیم به سزارین اختیاری گرفته و داروی بیهوشی مورد استفاده قرار داده؛ حق کودک را ضایع کرده است. در طول مدت شش ماه زندگی، نباید غیر از شیر ماده غذایی دیگری حتی آب به نوزاد داده شود؛ چراکه مخالف هر نوع رشدی برای نوزاد خواهد بود. شیر مادر نظیر ندارد و با همه علومی که در جهان پزشکی داریم، هنوز نتوانسته‌ایم همه آنچه در شیر مادر وجود دارد را بیابیم، چه برسد به اینکه بخواهیم جایگزینی برای آن پیدا کنیم و از آن مهمتر نوزاد نیاز به آهن اضافی ندارد، به شرطی است که یک قاشق آب هم به او داده نشود تا روده نوزاد اسیدی بماند و لازمه جذب کامل آهن شیر مادر همین مسئله است و آب، اسیدی بودن آن را به هم می‌زند و جذب همه ترکیبات شیر مادر را مختل می‌کند.

بعد از شش ماهگی، غذای کمکی مناسب با در نظر گرفتن آهن در غذای کودک تا ۲۴ ماهگی اهمیت دارد. نکته دیگر مراقبت از کودک است و تا ۶ سالگی، مراقبت ویژه سنش را می‌طلبد.

زندگی را کوتاه نکنیم؛ از تغذیه کودکان تا بیماری‌های غیرواگیر

باید به این نکته توجه کرد که رشد و نمو کودک با هم همراه است و اگر کودک تحریک محیطی نداشته باشد، شاید از نظر اندازه بزرگ شود، اما از نظر مغزی عقب مانده‌تر می‌شود. نگاهی به خانواده خود یا اطرافیان کنید؛ خانواده‌ای که یک کودک دارد، رشد متعادل با میانگین جهانی دارد و در چهار ماهگی گردن می‌گیرد، در شش ماهگی غلت می‌زند و در هشت ماهگی می‌نشیند، در ۱۲ ماهگی می‌ایستد و در ۱۵ ماهگی راه می‌رود. اما کودکی که بعد از دو فرزند به دنیا آمده است، این بچه‌ها چنان با این نوزاد بازی می‌کنند و نوزاد به طور مرتب از سوی آن‌ها تحریک محیطی می‌شود که در دو ماهگی خنده اجتماعی دارد، سه ماهگی گردن گرفته و شش ماهگی نشسته و در یک سالگی راه می‌رود؛ بنابراین محرک‌های محیطی در کنار تغذیه ضروری هستند. همچنین بازی‌های خاصی که می‌توان با کودک انجام داد و حتی اجسامی که به عنوان اسباب و لوازم بازی کودک است، برای هر کودکی ویژه سنش را نیاز دارد. برای مثال در ماه‌های اول یک حلقه نرم و سبک به بچه می‌دهیم، چون حرکت‌های دست بدون توجه بوده و ممکن است در صورت سنگین و سخت بودن به سر و صورتش آسیب بزند. اینکه با کودک قایم باشک بازی کنیم و چشم او را بگیریم، برای این است که ذهن کودک را آماده کنیم تا بفهمد اگر چشمانش با دست مادر بسته شده، پشت دست، صورت مادر است و همه این‌ موارد تکامل مغزی، شناختی، شخصیتی، زبانی و رفتاری او را در پی خواهد داشت و همه این‌ها لازمه رشد کودک است.

آموزش کودک نیز در رشد او مؤثر است. اگر کودک من بعد از شش ماهگی همچنان فقط شیر مادر می‌خورد، دچار کمبود آهن و مواد غذایی دیگر خواهد شد. کودک کم‌خون، در تمرکز، حافظه و یادگیری اختلال پیدا خواهد کرد. کودکی که دچار کمبود ید است، در حافظه و حرکت‌های ظریف دچار مشکل است؛ بنابراین آموزش و تغذیه با هم تأثیر رفت و برگشتی دارند و اگر به کودکم آموزش کافی بدهم تغذیه مناسبتری خواهد داشت و این آموزش باید تا ۳۰ ماهگی در اختیار والدین باشد و پس از آن تحت تأثیر همسالانش خواهد بود تا با بازی کردن، دوستیابی، کار گروهی، رفاقت و آنچه به عنوان هویت فردی، جنسی، شخصیتی و … است را در کنار همسالانش پیدا کند. حضور کودک در مهدکودک در این زمینه بسیار مؤثر است.

مسئله دیگر حفاظت است، یعنی اینکه از همه عاملی که جان کودک را به خطر می‌اندازد، مراقبت کنیم. در منزل حفاظت از آسیب‌های داخل و خارج از خانه و اثرات سوئی که با بدرفتاری‌های جسمی اعم از کتک زدن، دعوا کردن، آسیب‌های زبانی نظیر توهین، تحقیر و … ضروری است؛ ولی زیربنای همه این‌ها تغذیه است.

بعد از سال دوم، مسئله توجه به دریافت‌های غذایی کودک اهمیت می‌یابد، به نحوی که از هر پنج گروه غذایی شامل نانوغلات، میوه‌ها و سبزیجات، گوشت و پروتئین‌ها، لبنیات و قند‌ها و چربی‌ها به صورت بسیار اندک استفاده کنیم. البته تا سه سالگی محدودیت خاصی برای دریافت چربی منظور نمی‌کنیم، چون می‌خواهیم انرژی کودک را از محل دریافت افزایش روغن و چربی‌های سالم تأمین کنیم، با توجه به اینکه حجم معده‌اش کوچک است و نیازش خیلی بیشتر از آن چیزی است که مردم تصور می‌کنند. یک فرد ۱۸ ساله بالغ ۲۲۰۰ کالری و یک کودک ۱۸ ماهه ۱۲۰۰ کالری نیاز دارد. حجم معده این دو اختلاف زیادی دارند، در نتیجه غذایی که به کودک داده می‌شود، باید با انرژی زیادی همراه باشد و تنها راه بالا بردن انرژی کودک، با افزایش حجم نیست، بلکه افزودن مواد غذایی نظیر چربی است. هر گرم قند یا پروتئین ۴ کالری انرژی دارد، اما هر گرم چربی دارای ۹ کالری است.

ایکنا ـ آیا این چربی، زمینه‌ساز چاقی کودک نخواهد شد؟

باید توجه داشت که این چربی، نباید اشباع باشد، بلکه روغن گیاهی و کره گیاهی مناسب است. بچه رنجور بی‌حوصله فاقد انرژی نمی‌تواند شناخت کافی از جهان پیدا کند و مهمترین تکامل انسان نیز تکامل شناختی است. بچه‌های کم‌خون و بی‌انرژی، لاغر،‌ ضعیف و کم‌حوصله خواهند بود و تکامل درستی نخواهند داشت. ممکن است کودکی چاق باشد، از این رو نیاز نیست، به غذایش چربی افزوده شود. بالای سه سال نیز، چون سرعت رشد کاهش می‌یابد و زیربنا‌های بعدی زندگی را می‌تواند فراهم کند، همانند بزرگسالان میزان انرژی که از چربی به غذای کودک اضافه می‌کنیم، زیر ۳۵ درصد خواهد بود. یعنی اگر کودک می‌خواهد ۱۵۰۰ کالری انرژی کسب کند، یک سوم را از چربی می‌گیرد و بقیه‌اش را از پروتئین و ترکیبات قند‌های پیچیده مانند نان، برنج و غلات سبوسدار دریافت خواهد کرد.

کنار همه این‌ها، مکمل‌هایی هم مورد نیاز است. کودک باید از سه تا پنج روز بعد از تولد تا ۲۴ ماهگی روزانه ۱۵۰۰ واحد ویتامین آ و ۴۰۰ واحد ویتامین دی دریافت کند و قطره‌هایی که در کشورمان تولید شده است، می‌تواند تأمین‌کننده این ویتامین‌ها باشد. در شش ماهگی نیز روزی ۱۵ میلی گرم آهن به این مکمل افزوده می‌شود و سال سوم به بعد، ویتامین دی خالص ضروری است. چون در جهان پذیرفته شده است که این ویتامین در غذا‌های موجود وجود ندارد و فقط ۵ درصد نیاز ما به ویتامین دی از غذا‌ها تأمین می‌شود، از این رو بقیه انرژی باید از آفتاب تأمین شود که براساس تغییرات جمعیتی و آب و هوایی و خطرات ناشی از سرطان پوست و … آفتاب از این دایره حذف شده و به سمت مکمل رفته است.

برخی کشور‌ها این مکمل را در غذا‌ها گنجانده‌اند که اغلب رستوران‌خور هستند و یا غذا‌های کارخانه‌ای می‌خورند و فله‌خوری ندارند. اما کشور‌های در حال پیشرفت نظیر کشورهای آسیایی و افریقایی اغلب غذا‌های فله‌ای می‌خورند، در نتیجه امکان غنی کردن آن‌ها هم نیست و اصرار داریم به فرزندانمان روزی هزار واحد ویتامین دی بدهیم و بالای ۱۲ سال ۵۰ هزار واحد در هر ماه درنظر گرفته شده است.

مکمل‌هایی نیز برای زیر پنج سال به صورت قطره‌ای وجود دارد که دو قطره ویتامین دی کافی است و بعد از پنج سالگی هم به صورت قرصی و هم مرواریدی است که روزی هزار واحد می‌دهیم و این روند باید تا ۶۵ سالگی ادامه یابد و بعد از آن دو قرص ۵۰ هزار واحدی در هر ماه کافی است.

زندگی را کوتاه نکنیم؛ از تغذیه کودکان تا بیماری‌های غیرواگیر

ایکنا ـ امروز به دلیل گسترش زندگی کارمندی و افزایش میزان مادران شاغل و همچنین تغییر ذائقه غذایی، رغبت خانواده‌ها به استفاده از فست‌فودها و غذاهای آماده بیشتر شده است. استفاده بیش از حد از این نوع محصولات غذایی چه آسیب‌هایی به همراه دارد؟

مسئله فست‌فود به نوعی، هم توسعه‌ای و هم فرهنگی است. در کشور‌هایی که این تغذیه را داشتند، ما غذاهای خوبی نظیر آش و آبگوشت و … داشتیم و نباید چنین حرکتی انجام می‌شد و به سمت فست‌فودها می‌رفتیم. امروزه به دلیل گسترش ارتباطات جهانی، وقتی آن سوی اقیانوس‌ها در کشوری، هر چه مد می‌شود، همان لحظه در مدیا، فیلم‌ها و … به همه جهان تسری پیدا می‌کند. از سوی دیگر بخشی از این مسئله هم فرهنگی است که مدیریت آن نیز بسیار دشوار است.

وقتی مادر شاغل است، سعی می‌کند غذایی را آماده کند که در کمترین زمان، تغذیه کودکانش را تأمین کند، تبلیغاتی هم که در رادیو و به ویژه تلویزیون در مورد فست‌فود‌ها می‌شود، بی‌تأثیر نیستند. قرار بود صدا و سیما برای مردم دانشگاه باشد نه محل کسب درآمد. این تبلیغات به ویژه در برنامه‌های کودک و یا برنامه‌های پرمخاطب اثر خود را روی ذهن بیننده می‌گذارد و همه این‌ها سبب گسترش بی‌رویه فست‌فود‌ها شده است و در کمتر خیابانی است که فست‌فود نبینیم.

اثرات سوء این مسئله بیش از آن است که جامعه فکر می‌کند. یکی از مشکلات اساسی جامعه بشری مرگ و میر و ابتلا به بیماری‌های مزمنی است که واگیر ندارند. یعنی اگر زمانی آدم‌ها با وبا، سل، جذام و … می‌مردند، امروز بیماری‌های مزمنی گسترش یافته که واگیر ندارند و بیشترین مرگ‌ها ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی، سکته‌های قلبی و مغزی، انواع سرطان، فشار خون بالا، دیابت، چربی بالا و مشکلات تنفسی است.

زندگی را کوتاه نکنیم؛ از تغذیه کودکان تا بیماری‌های غیرواگیر

زمان شیوع این بیماری‌ها نیز این طور نیست که در ۸۰ سالگی به طور ناگهانی بروز کند، بلکه از ۴ – ۵ سالگی آغاز شده است و کودکی که از سنین پایین چربی اشباع می‌خورد، در دیواره رگ‌های خونی‌اش رسوب می‌کند و دور از انتظار نیست که در ۳۰ سالگی با یک هیجان به انفارکتوس قلبی مبتلا شود و یا با یک ناراحتی فشار خونش بالا برود و سکته کند. همچنین به دلیل مصرف بی‌رویه فست‌فودها می‌تواند مبتلا به سرطان شود. در نتیجه اصرار بر این است که تا جایی که امکان‌پذیر است از تغذیه کودکان با فست‌فود‌ها خودداری شود و خانواده‌ها رو به مصرف غذا‌های سنتی به ویژه انواع آش بیاورند که دارای انواع حبوبات و سبزیجات است. حداقل در کنار همین فست‌فود‌ها از انواع سبزیجات و لبنیات استفاده شود و تا جایی که امکان دارد، در منزل تهیه کنند که از روغن مناسب استفاده کنند و سیب زمینی سرخ شده را با روغن بدون اسیدچرب ترانس تهیه کنند.

ایکنا ـ با توجه به اینکه اشاره کردید حضور کودکان در مهدکودک و کنار همسالان در تغذیه آن‌ها نقش دارد، این ذائقه‌سازی را چطور انجام دهیم که فرزندانمان به سمت غذا‌های سالم بروند؟

نکته اصلی این است که خانواده‌ها را آگاه کنیم. باید مادر خانواده قبول کند که در کیف فرزندش پاستیل، چوب شور، کیک و نوشابه و … قرار ندهد و همه این مسئله را رعایت کنند تا تغذیه کودکان به تدریج اصلاح شود. ۵ درصد از افراد جامعه سعی می‌کنند به توصیه‌های پزشکان توجه کنند، آن هم فرزندان، نان و پنیر و گردو، تخم‌مرغ آب‌پز و گوجه فرنگی و … را در خانه می‌گذارند و تقاضای همان خوراکی‌های مضر را دارند؛ بنابراین باید مادران، آگاه باشند و به فرزندان خود نیز این آگاهی را بدهند. همچنین صدا و سیما نیز در این مسیر حرکت کرده و تبلیغات غذاها و خوراکی‌های مضر را محدود کند، این تبلیغات به سود مردم نیست. همه مردم نیز باید توجه کنند که اگر نسبت به تغذیه با فست‌فود‌ها تغییر دیدگاه نداشته باشند و کاهش ندهند در آینده نه چندان دور، مجبور خواهند شد برای درمان بیماری‌های ناشی از مصرف همین غذاها، هزینه کنند.

قوانین خوبی در حوزه سلامت مهد‌های کودک و مدارس وجود دارد اما باید به درستی و جدی‌تر اجرا شود، البته کسی هم نظارت نمی‌کند. بوفه مدرسه باید غذای سالم به کودکان ارائه کند، اما چون کودکان تقاضایی برای آنها ندارند، مجبور می‌شوند همه نوع خوراکی داشته باشند و به این صورت همدیگر را زمین می‌زنیم.

ایکنا ـ بسیاری از خوراکی‌ها از جمله شکلات صبحانه و روغن‌ها دارای پالم هستند، پالم چه ضرر‌هایی برای کودکان دارد؟

باید توجه کنیم که روغنی که در شکلات‌ها به کار رفته است، روغن جامد است و متأسفانه پالم اگر از نوع بد باشد، واقعاً بدترین روغنی است که می‌تواند موجب انسداد عروق، افزایش فشار خون، سکته‌های قلبی و مغزی شود. در شیر مادر نوع خوب روغن پالم وجود دارد و بسیار مفید است، اما آنچه در بازار به فراوانی وجود دارد، روغن پالم غیرسالم است؛ بنابراین میزان مصرف شکلات به ویژه در کودکان محدود شود تا اثرات سوء آن در کودکان بروز نکند.

ایکنا ـ محصولات تراریخته‌ چه تأثیرات سوئی بر کودکان دارد؟

این مسئله بسیار غامض است و ابهامات زیادی دارد و به نوعی می‌توان گفت؛ شاید گریزی از این نباشد که بشر برای سیر کردن نزدیک ۸ و نیم میلیارد نفر جمعیت جهان، روش‌هایی را پیدا کند که از کشت سنتی به کشت جدیدتر وارد شود و از بذر‌های اصلاح شده استفاده کند که کمتر دچار آفت شوند و باردهی بیشتری داشته باشند. اما همزمان توجه به دستکاری‌های ژنتیکی می‌تواند اثرات طولانی مدت داشته باشند و تا وقتی که تجربیات تحقیقاتی از این زمینه‌ها کامل نشده است، نباید به چرخه تولید و مصرف وارد شوند.

آخرین بررسی‌ها نشان می‌دهد هنوز برخی از این دستکاری‌ها را برای مصرف انسانی فاقد زیان نمی‌بینند، اما بخش زیادی هم براساس تحقیقات، آسیب‌رسان نبودند. در نتیجه اگر بگوییم تراریخته‌ها آسیب‌رسان هستند، غلط است و اگر کلاً بگوییم خوب هستند، باز هم خلاف علم حرف زده‌ایم؛ بنابراین نوع تراریخته و نوع دستکاری که می‌شود در هر محصول مشخص باشد که آنچه تحقیقات فعلی قبول کرده است، انجام شود و آنچه هنوز دارای ابهام است، در تغذیه انسانی و حتی حیوانی با کنترل بیشتری انجام شود.

زندگی را کوتاه نکنیم؛ از تغذیه کودکان تا بیماری‌های غیرواگیر

ایکنا ـ با توجه به مشکلات اقتصادی و تورم ممکن است بسیاری از خانواده‌ها دسترسی به همه گروه‌های غذایی نداشته باشند. شما چه توصیه‌ای دارید و چگونه می‌توان برای برخی از گروه‌های غذایی جایگزین قرار داد؟

نکته مهمی به نام اقتصاد خرد خانوار وجود دارد که آنچه درآمد خانوار است، نسبت‌بندی و سهم‌بندی در خانواده به درستی انجام شود. کارگری که درآمد کمتری نسبت به دیگر افراد جامعه دارد، سهم بعضی مسائل مانند دخانیات، رفتار‌های پرخطر و … را به صفر برساند و درآمدمان را عاقلانه و هوشیارانه مصرف کنیم. نکته مهم دیگر این است که در تغذیه جایگزین‌های متعددی داریم، اگر ما دنبال پروتئین هستیم می‌توانیم از انواع مواد گیاهی و حبوبات در غذای خانواده مصرف کنیم و همین می‌تواند جایگزین پروتئین حاصل از گوشت باشد، چون اسیدآمینه متنوعی مورد نیاز است، بخشی از این‌ها در هر یک از حبوبات وجود دارد، در نتیجه توصیه می‌کنیم از انواع حبوبات برای جایگزینی گوشت استفاده کنند.  

نکته دیگر درباره ویتامین‌ها و املاح است که در میوه و سبزیجات وجود دارد. سبزیجات را بیشتر مصرف کنند، چراکه آثار سوء ندارد و محدودیت مصرف نداریم. در حالی که در رابطه با میوه به آدم‌های سالم هم توصیه می‌کنیم ۵ سهم میوه در روز را مصرف کنند که قند میوه در صورت افزایش مصرف، می‌تواند در کبد تبدیل به چربی و کبد چوب شود. اما آنچه می‌خواهیم از میوه دریافت کنیم، املاح و ویتامین‌های خاصی است که احتمالاً در بقیه غذا‌ها وجود ندارد. از این رو بهتر است خانواده‌های کم‌درآمد، میوه‌های کوچکتر و ریزتر را انتخاب کنید که اقتصادی‌تر باشد و کلاً آن را از تغذیه خانواده به ویژه کودکان حذف نکنند.

هر چند باید در جامعه ما توزیع درآمد با عدالت بیشتری انجام شود و جامعه در دسترسی به منابع مورد نیاز غذایی خود مشکلی نداشته باشند و استرس‌های بالایی را تحمل نکنند و این خواست همگانی و آرزوی قلبی همه ماست، اما تا زمانی که این برنامه‌های توسعه‌ای رخ نداده است، از توصیه‌های جایگزینی این چنینی بهره‌برداری کنیم.

خوشبختانه به نان، یارانه اختصاص می‌یابد، اما حتماً نانی مصرف کنیم که درصدی هم سبوس داشته و انواع گروه ویتامین‌های آ، ب، روی و آهن در آن وجود داشته باشد و امیدواریم سازمان آرد و غله به این نتیجه برسد که نباید آرد سفید کامل در اختیار نانوایی بگذارد و باید به روش‌هایی کیفیت تولید نان افزایش یابد. در همه دنیا حداقل سبوس‌گیری، از گندم انجام می‌شود؛ چراکه مهمترین ویتامین‌ها از جمله ب در آن وجود دارد و در سوخت و ساز بدن دخیل است و روی که در رشد و نمو قد اثرگذار است و بسیار مهم است، آهن هم همینطور است که اگر در آرد وجود داشته باشد، بهترین منبع غذایی خواهد بود.

گفت‌وگو از سمیه قربانی

انتهای پیام

The post آنچه کودکان را از حق رشد محروم می‌کند Originally appeared on iqna.ir

Leave a Comment