
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمی است و باورهای دینی و احکام اخلاقی و فقهی در راستای این غایت نازل شدهاند. در حقیقت، هدف تمام آموزههایی که از سوی خالق حکیم صادر میشود، چیزی به جز پاسخگویی به همه نیازهای روحی و جسمی، مادی و معنوی، فردی و اجتماعی انسان نیست؛ در نتیجه، احکام الهی مربوط به پوشش زن نیز با توجه به همین غایت و هدف صادر شدهاند.
در سالهای اخیر و با تأکیدات مقام معظم رهبری(حفظه الله) بر گسترش گفتمان جهاد تبیین و لزوم پیگیری اهداف بیانیه گام دوم انقلاب که در آن بر افزایش بصیرت تمام اقشار ملت تأکید شده است، تحقیقات و پژوهشهای بسیاری حول این موضوعات انجام گرفته است؛ اما شوربختانه حتی با تأکیدات رهبرمعظم انقلاب نیز به موضوع حجاب و عفاف آنطور که باید و شاید توجه نشده است و از نظر کمی و کیفی ادبیات موضوع جهاد تبیین در زمینه حجاب و عفاف بسیار مغفول مانده است.
مسئله روشنگری درباره نوع پوشش، چنان اهمیتی دارد که صبغه دینی به خود میگیرد و میتوان با عنایت به آن، نگرش فکری و اعتقادی افراد و گروهها را تعیین کرد. زمانی که از نیازها و ضرورتهای وجود آدمی سخن گفته میشود، داشتن پوشش و لباس نیز در کنار خوراک و سرپناه به عنوان یکی از ملزومات زندگی آدمی همیشه درخور توجه بوده است. عفاف و حجاب و وقار، متانت زن مسلمان و حافظ شأن بالای اوست. در اثر رعایت حجاب و عفاف ارزشها و جایگاه زن مسلمان بیشتر و بهتر نشان داده میشود. حجاب نه تنها محدودیت نیست و محصوریتی ایجاد نمیکند، بلکه زمینهای برای زن مسلمان ایجاد میکند تا در آرامش و با اطمینان خاطر بیشتر به فعالیتهای خود در عرصه فرهنگی و اجتماعی بپردازد.
طبق بررسیهای انجام شده، برخی از پرسشهای دختران نوجوان نسبت به موضوع حجاب، چنین است:
آیا از دیدگاه منابع اسلامی، حجاب واجب است؟ چه روایاتی از معصومان در لزوم حجاب وجود دارد؟ آیا در احادیث برای مقابله با بیحجابی یا بدحجابی، دستوری وجود دارد؟ فواید و آثار حجاب چیست؟ آیا براساس آموزههای اسلام نگاه به زنان بیحجاب یا بدحجاب، کار نادرستی است؟ بر پایه اسلام لباس بانوان باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ حد حجاب شرعی چگونه است؟
قرآن در سیر نزول به ارائه برنامه درباره رعایت عفت فردی و اجتماعی پرداخته است و با ساماندهی آیات عفت به ترتیب نزول به نهادینه کردن فرهنگ عفت در جامعه توجه کرده است. توجه قرآن به روابط سالم اجتماعی و توجه به حیا و پاکدامنی و عفت و مبارزه با فرهنگ بیحجابی، بیعفتی و بیحیایی نشان از سیر نهادینه کردن فرهنگ عفت و پاکدامنی در نهاد خانه و خانواده و جامعه داشته است. حجاب در ایران به همان میزان که دارای خاستگاه دینی، مذهبی و همچنین خاستگاه اجتماعی و فرهنگی است، به لحاظ گستره موضوعی نیز مشمول فرایندهای اجتماعی جامعهپذیری و فرهنگپذیری بوده است؛ به گونهای که مطالعه تاریخ ملل و اقوام نیز نشاندهنده وجهه فرهنگی و اجتماعی حجاب و تلاش تاریخی برای نهادینه کردن اصل جامعهپذیری آن در انتقال ارزشها از نسلهای قبل به بعد بوده است.
بررسی پدیده حجاب، به عنوان نوعی کنش متقابل نمادین، بیانگر این امر است که فرد کنشگر برای پوشش و حجاب خود معنایی ذهنی و ارزشی نمادین، قائل است؛ به نحوی که کنش او در ارتباط با دیگران و تحت تأثیر انتظارات دیگران در عرصه اجتماعی شکل میگیرد. از آنجا که برخی تحقیقات میدانی، ارضای نیاز ذاتی فرد به تأیید اجتماعی را مهمترین علت بدحجابی شناختهاند؛ نیاز به اتخاذ تدبیری تقنینی و کیفری، سازگار با این کنش روانشناختی ضرورت مییابد. هنر قانونگذار آن است که بدحجابی را تقلیل دهد، بیآنکه میان مردم و نظام اسلامی شکافی ایجاد شود.
انتهای پیام
The post هنر قانونگذار در کاهش بدحجابی Originally appeared on iqna.ir