منبریها باید دستشان در جیب امام حسین(ع) باشد
قاسم قناتآبادی در گفتوگو با ایکنا تأکید کرد:
دشمنان قسم خورده نهضت حسینی از همان ابتدا چه در زمان حادثه کربلا و چه امروز با استفاده از انواع آسیبهای رایج چون تحریف و تفسیر غلط و دروغین عاشورا، استفاده ابزاری از شعرها و آهنگهای مبتذل به عنوان مداحی و روضهخوانی در رثای امام حسین(ع) و یارانش سعی در کم اهمیت جلوه دادن این حادثه تأثیرگذار کرده و میکنند.
در این مورد نقش برجسته مداحان و شاعران نوحهسرا به عنوان گردانندگان اصلی تجمعاتی که بیشتر مردم به ویژه جوانان حول محور اهل بیت(ع) تشکیل میدهند، نقشی اساسی و مؤثر است. به عبارتی میتوان گفت شخصیت مداح به عنوان نماد مجالس اهل بیت(ع) و هیئتهای مذهبی شناخته میشود. مداح میتواند احساسات عاشورایی و وقایع مرتبط با حوادث کربلا را در قالب نوحه و مقتل بیان کند.
چهارپایهخوانی هنوز در بازار قدیمی و بزرگ تهران یکی از خاصترین آئین عزاداری حسینی محسوب میشود. سالیان درازی است که نام چهارپایهخوانی با بازار قدیمی تهران گره خورده است. به همین روی، ارادتمندان به این آئین در ماههای محرم و صفر خود را به کوچه پسکوچههای بازار میرسانند تا در این مراسم شرکت کنند.
به انگیزه بررسی نقش مداحان در عزاداری های حسینی و آسیبشناسی نوحهسرایی برای اهل بیت(ع) به گفتوگو با استاد قاسم قناتآبادی، مداح اهل بیت(ع) و از چهارپایهخوانان پیشکسوت کشور پرداختهایم. قناتآبادی که از شاگردان مرحوم حاج اکبر ناظم (استاد مسلم نوحه و مداحی تهران قدیم) است در این گفتوگو از راهی که استادش در کودکی برای خادمی حسین(ع) پیش پایش گذاشت، گفته است. او همچنین ضمن احترام به همکاران خویش در حوزه مداحی و نوحهخوانی، خواندن برای اباعبدالله(ع) را رمز توفیق پیشکسوتان این فعالیت که در اذهان ماندگار شدهاند، دانست. قناتآبادی که حالا در آستانه هشتاد سالگی است، عشق به سیدالشهدا(ع) را بزرگترین سرمایه خود در زندگی میداند و بر این باور است مداحی برای اباعبدالله(ع) هرگز نمیتواند شغل و حرفه باشد، این خواندن به نوعی ابراز ارادت و عشق به خاندان اهل بیت(ع) است که ربطی به نام و نان ندارد و در حقیقت خادمی حسین(ع) است؛ مشروح گفتوگوی ایکنا با این پیر غلام اهل بیت(ع) را با هم میخوانیم و میبینیم:
ایکنا ـ برای آغاز سخن از چگونگی ورودتان به مداحی بگویید.
ورود من به مجلس عزای حسینی به کودکیام بازمیگردد و این نوکری و خادمی امام حسین(ع) تا امروز به لطف خدا ادامه دارد. یکی از دلایل این عاشقی و خادمی، محبت و حُسن خلق مرحوم آیتالله مسجدجامعی و مرحوم استادم حاج اکبر ناظم بود که باعث شد من و امثال من به نوکری اهل بیت(ع) گرایش پیدا کنیم.
به یاد دارم که 10 ساله بودم و با بچههای هم سن و سال خود در قناتآباد بازی میکردیم. روزی به مجلس عزای حسینی در بازار تهران رفتیم. در آن زمان غذای نذری را در سینی و بدون قاشق میان عزاداران توزیع میکردند. بنده آمدم تا سینی غذا را از توزیع کننده غذاها بگیریم که دستم سوخت و نتوانستم آن را نگه دارم، اما بقیه دوستانم غذای خود را گرفته و میل کردند. مسئول توزیع غذا در حسینیه اعلام کرد کسانی که غذای خود را صرف کردهاند از این مجلس بیرون بروند تا بقیه عزاداران که بیرون از حسینیه هستند، وارد و پذیرایی شوند. من که غذا نخورده بودم، شروع کردم به گریه! ناگهان مرحوم حاج اکبر ناظم مرا دید و گفت پسرم چرا گریه میکنی؟ گفتم من غذای نذری نخوردم ولی چون دستانم هنگام پذیرایی رب شده است، فکر میکنند، غذا خوردهام و میخواهند مرا از مجلس بیرون کنند. حاج اکبر ناظم دست مرا گرفت و برد به آشپزخانه هیئت و یک بشقاب قیمه به همراه یک قاشق به من داد. از همانجا من عاشق حاج اکبر ناظم شدم و این عشق سببساز عشق به امام حسین(ع) شد.
پس از آن روزهای جمعه به همراه مرحوم حاج اکبر ناظم به هیئتهای مختلف تهران میرفتیم. در آن سالها و در ایام سه ماه تابستان که تعطیل بودیم، بافندگی میکردیم و با آنکه کودک بودیم، ظهرها برای نماز به مسجد میرفتیم. شبهای سهشنبه نیز از منبر مرحوم مظلومپور استفاده میکردیم و این عشق و نوکری امام حسین(ع) تا امروز تقریبا 70 ساله شده است.
ایکنا _ لطفا یکی از خاطرات دوران کودکی و نوجوانی از درس و منبر در مسجد را برایمان بیان کنید.
به یاد دارم که مسجد حاج آقا مصطفی شبهای یکشنبه جلسه قرائت قرآن برگزار میشد و یک سرهنگ ارتش مربی آن بود. خدمت مرحوم مسجدجامعی رسیدم و عرض کردم من تاکنون مربی قرآنی که دیدم، با لباس و عبای مخصوص قرائت به درس قرآن میپرداخته است اما این مدرس قرآن با لباس ارتشی آمده است. مرحوم مسجدجامعی فرمودند خودم به ایشان گفتهام با لباس ارتشی بیاید تا مردم بدانند در این لباس نیز قاری قرآن و مربی قرآن وجود دارد. حدود 19 سال داشتم که مرحوم حاج اکبر ناظم بنده را برای نوحهخوانی بالای چهارپایه به بازار برد از همان زمان در مراسم عزاداری ماه محرم چهارپایهخوانی میکردم. در آن ایام شبها با دوستان به راهاندازی دستههای عزاداری در کوچه و خیابان میپرداختیم و به هیئتهای مختلف رفت و آمد داشتیم. همگی این مسائل دست به دست هم داد که ما وارد دستگاه امام حسین(ع) شویم و تا به امروز نیز امام حسین(ع) از ما خوب پذیرایی کرده و تا پایان عمر نیز شرمنده اهل بیت(ع) هستیم.
ایکنا ـ لطفا درباره سابقه چهارپایهخوانی توضیحاتی بفرمائید.
بنده از مرحوم ناصر نجار در بازار که در هیئت محبانالزهرا(س) مداحی میکرد، شنیدم که در قدیم که هیئتها یک به یک وارد بازار میشدند، چون پشت سر هم قرار داشتند، عزاداران احساس خستگی میکردند و برای اینکه خستگی سینهزنان و عزاداران مرتفع شود، بنابر این گذاشتند که برای هر هیئت چهارپایه قرار دهند تا هیئتها بتوانند در کمترین زمان برنامه خود را اجرا کنند. برنامه زمانی در بازار در یک ساعت پنج هیئت وارد صحنه میشد که پنج چهارپایه در مسیر قرار میدادند تا عزاداران خسته نشوند.
مداحی و نوکری امام حسین(ع) عشق است و مردم نیز به دلیل محبت به اهل بیت(ع) مداحان را نوکر امام حسین(ع) میدانند و به آنها احترام میگذارند و صله میدهند. امروز متأسفانه برخی اینگونه میاندیشند که باید کسب و کار خود را کنار گذاشته و برای کسب درآمد به دنبال مداحی بروند، اما خبر ندارند که این کار، کار عشق است و محلی برای کسب درآمد نیست!
نوکری امام حسین(ع) بالاتر از این حرفهاست ولی متأسفانه برخی به آن خدشه وارد کردهاند. صلههای آنچنانی به برخی مداحان باعث شده تا این مسئله به حاشیه برود. برخی مداحان متأسفانه به دنبال کسب و کار نمیروند و مداحی را مغازه و محلی برای کسب خود کردهاند، این همکاران محترم من فراموش کردهاند «امام حسین(ع) دست نوکران خود را میگیرد»؛ مداحان نباید به مردم چشم داشته باشند و کار خود را خراب کنند.
ایکنا ـ چرا اشعاری که در برخی موارد امروز در نوحهها استفاده میشود، تأثیر اشعار و نوحههای قدیمی را ندارد؟
نوحه و اشعار مصیبت اهل بیت(ع) به کسی بستگی دارد که آنها را بیان کرده و میسراید. کشور ما شعرای زیادی دارد که در وصف اهل بیت(ع) شعر سرودهاند، اما پیامبر(ص) به محتشم کاشانی عبا صله دادند. ماندگاری نوحهها و اشعار مذهبی به خلوص نیت شاعر و سراینده آن بستگی دارد. اشعاری که برای پول و صله سروده شدهاند، هیچگونه ماندگاری ندارند. هر چیزی که برای خدا و اهل بیت(ع) باشد ماندگار خواهد شد. منبریها باید دستشان در جیب امام حسین(ع) باشد.
مداحان باید به لقمههایی که به دست میآورند توجه کنند. مرحوم شفیعی که از مداحان قدیمی تهران بود، در بازار 2 ساعت منبر میرفت و هیچ پاکت پول و صلهای دریافت نمیکرد. امروز برخی مداحان برای مثال 5 شب به منبر میروند و 20 میلیون تومان صله میگیرند. از زمانی که برخی لقمهها شبههناک شد، مساجد و سینهزنیها نیز خلوت شد.
زمانی عزاداری در بازار تهران از صبح زود آغاز میشد و دورتادور آن تا ساعت 9 شب مملو از هیئتهای مختلف بود اما امروز شاهد خلوت شدن همان عزاداریهای هستیم. متأسفانه از زمانی که لقمهها تغییر کرد و صلهگیریها راه افتاد، مداحان و منبریها نیز تغییر کردند. به قول معروف مداحان قدیم با شکل و شمایل ویژه وارد هیئتها و مساجد میشدند اما امروز این اوضاع تغییر کرده است. زمانی مداحان به سر گل میمالیند و امروز به سر ژل میمالند! متأسفانه برخی مداحان نیز برای اینکه خودی نشان دهند، به دروغپراکنی و شبههافکنی میپردازند که این مسئله نیز تأثیر خوبی در عزاداری حسینی ندارد.
ایکنا ـ بزرگترین آسیب مجالس اهل بیت(ع) و مداحیهای امروزی چیست؟
یکی از مهمترین آسیبها در این حوزه، خلوت شدن مساجد و هیئتها است. شاید به جرأت بتوان گفت که درب 90 درصد مساجد تهران صبحها بسته است. هنگام نماز ظهر و مغرب نیز تعداد حضار در مساجد بسیار اندک است.
برخی همکاران ما متأسفانه در مداحیهای خود به مسائلی استناد میکنند، که هیچگونه سند و منبع معتبری ندارد. دروغ بستن به اهل بیت(ع) برای گریاندن مردم نه تنها مؤثر نیست بلکه تأثیر منفی نیز دارد. متأسفانه برخی مداحان برای گریاندن بیشتر مردم و گرفتن پول بیشتر، دست به هرکاری از جمله دروغ بستن به اهل بیت(ع) میزنند!
مداحان اهل بیت(ع) چنانچه میخواهند زندگی خوبی داشته باشند، باید فقط به در خانه امام حسین(ع) بروند. به دنبال صله و هدایا و کسب درآمد از راه مداحی، اجر کار را از بین میبرد و هیچگونه تأثیرگذاری نخواهد داشت. همین مسائل است که باعث شده تا برخی مساجد و هیئتها و منبرهای مختلف خالی از عزاداران و مراجعان باشد.
گفتوگو از محسن مسجدجامعی
انتهای پیام
The post منبریها باید دستشان در جیب امام حسین(ع) باشد Originally appeared on iqna.ir